Abstract:
ابوالاعلی مودودی و سیدقطب با توجه به روند مبارزه با طاغوتها و تغییر حاکمیت جاهلی به این نتیجه رسیده بودند که بدون حکومت اصیل اسلامی نمیتوان در برابر فساد ایستاد؛خصوصاً اینکه در ممالک اسلامی زمام حکومتها به دست کسانی است که از حقایق اسلام بیخبرند؛ لذا عالمان باید به این مهم اقدام کنند به همین دلیل خود این دو هم به سیاست و الهیات روی آوردند؛ مودودی و سیدقطب جامعه را به دو دسته تقسیم میکردند: جامعه اسلامی و جامعه جاهلی. ایشان برای رسیدن به جامعه اصیل اسلامی نیاز اساسی را این میدانستند که اسلام حقیقی شناخته شود زیرا مشکل اصلی جوامع اسلامی و عدم قیام در برابر طاغوتها فاصله گرفتن از اسلام حقیقی است، لذا شروع کردند اصطلاحات کلیدی قرآنی (الله، رب، عبادت، دین) را که به نظر آنها دستخوش تحریف شده بود در کتب خود تبیین و در ادامه مودودی در کتاب مبادی الاسلام و نظام الحیاه الاسلامی و سیدقطب در کتب معالم فی الطریق و المستقبل لهذاالدین طرحی را از اسلام حقیقی با عنوان النظام الشامل الکامل تبیین که نگاهی جامع و شامل به اسلام شود تا تصویری از آن نگاه کامل به اسلام صورت گیرد و مقدمهای شود تا به آن هدف (مجتمع اسلامی) برسند. به علت اینکه سیدقطب افکارش متاثر از مودودی میباشد طرح هر دو را در یک مقاله بررسی میکنیم طرحی که از توحید و ایمان به لا اله الا الله شروع میشود به نبوت میرسد به عنوان کسانی که علم به قوانین عالم را میرسانند و عبادات مهمترین آورده پیامبران که باعث عبودیت انسانها میشود و همه اینها در شریعت الهی محقق میشود شریعتی که فقه و احکام و حقوق واخلاق و نظامات دینی را در جامعه برقرار میکند و مجتمع اسلامی را میسازد. این طرح در یک جمله توحید نبوت عبادات و شریعت میباشد که ذیل شریعت هم احکام حقوق و نظامات دینی است.
Abul-'Ala Mawdudi and Sayyed Qutb, in view of the process of struggling against arrogant regimes and changing ignorant rule, had come to the conclusion that corruption could not be stopped without a genuine Islamic government, especially since in Islamic states, governments are administrated by those who know nothing about rights of Islam. Therefore, in their opinion, religious scholars should constitute a government. For this reason, both turned to theology at the same time as politics. Mawdudi and Seyyed Qutb divided society into two groups: the Islamic society, and the ignorant one According to them, the requisite for reaching the original Islamic society is to know the true Islam: because the main problem of Islamic societies and not revolting against the tyrants is to distance oneself from the true Islam. Therefore, they began to explain the key Qur'anic terms such as God, Lord, Worship and Religion which, in their opinion, had been distorted: Mawdudi in his books "Principles of Islam" and "Islamic System of Life" and Seyyed Qutb in the books "signs in the Way" and "The Future of this Religion" explained a plan of true Islam entitled "The perfect system" which, in their view, is a prelude to reaching an Islamic society. Due to influence Mawdudi’s on Seyyed Qutb's thoughts, we examine both views in one article: Their plan starts from monotheism and belief in "لااله الا الله" and reaches prophecy. Prophets are those who make human beings aware of the laws of the world, and worship is their most important output, which leads to appearing servents of God and has been realized in a collection called Divine sharia, which includes jurisprudence, rules, rights and ethics, and religious systems in society and establishes and builds an Islamic society. In a word, this plan has four sides of monotheism, prophecy, worship and of Sharia, which Sharia itself includes the rules of law and religious systems.
Machine summary:
ایشان برای رسیدن به جامعه اصیل اسلامی نیاز اساسی را این میدانستند که اسلام حقیقی شناخته شود زیرا مشکل اصلی جوامع اسلامی و عدم قیام در برابر طاغوتها فاصله گرفتن از اسلام حقیقی است، لذا شروع کردند اصطلاحات کلیدی قرآنی (الله، رب، عبادت، دین) را که به نظر آنها دستخوش تحریف شده بود در کتب خود تبیین و در ادامه مودودی در کتاب مبادی الاسلام و نظام الحیاه الاسلامی و سیدقطب در کتب معالم فی الطریق و المستقبل لهذاالدین طرحی را از اسلام حقیقی با عنوان النظام الشامل الکامل تبیین که نگاهی جامع و شامل به اسلام شود تا تصویری از آن نگاه کامل به اسلام صورت گیرد و مقدمهای شود تا به آن هدف (مجتمع اسلامی) برسند.
بعد از توضیح این آیه و آیاتی که درگیری موسی؟ع؟ و فرعون را بیان میکند میگوید: با ملاحظۀ تمامی آیاتی که در قرآن کریم به خصوص در داستان موسی و فرعون آمده است، شک و تردیدی باقی نمیماند در اینکه واژۀ دین، در این دسته از آیات نه تنها به معنای مذهب و مجموعۀ اعمال و مناسک دینی بلکه به معنای حکومت و نظام مدنی نیز به کار رفته است؛ همان چیزی که فرعون از وقوع آن هراس داشت و آن را به صراحت اعلام میکرد و میترسید که اگر موسی در دعوت خویش پیروز شود، استبدادشان به پایان رسد و نظام سیاسی مصر که متکی بر حاکمیت فراعنه و همچنین قوانین و آداب و رسوم آنان بود، کاملاً ریشهکن شود و نظام دیگری با پایه و مودودی در کتاب المصطلحات الاربعه با نگاهی به اینکه دین در لغت عرب در چهار معنا آمده است (1.