Abstract:
پرسش اساسی مقاله حاضر، این است که آیا دینداری ذاتاً منجر به نامداراگری میشود؟ با مرور ادبیات موجود، دیدگاه روابط میان گروهی و دیدگاه تفاوتهای فردی درباره رابطه بین دینداری و (نا)مداراگری اجتماعی بیان گردید. استراتژی تحقیق از نوع قیاسی، طرح تحقیق از نوع همبستگی و ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد و محققساخته میباشد. جامعه آماری، شهروندان 18 سال به بالای شهرستان کاشان و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 531 نفر میباشد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده است. به منظور تضمین اعتبار سنجههای تحقیق، از روش اعتبار محتوا استفاده گردید و به منظور بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین دینداری و مداراگری یک رابطه منفی و معنادار وجود دارد. با اینحال، نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد با ملاحظه اثر تعاملی متغیر اقتدارگرایی، رابطه منفی مشاهده شده در تحلیل دو متغیره به یک رابطه مثبت تبدیل میگردد. نتیجهگیری نهایی این است، در مورد رابطه دینداری و نامداراگری، دین و دینداری فینفسه مسئله نیست؛ بلکه، مشکل با شیوهای است که برخی از افراد دیندار هستند. بنابراین، دینداری، ذاتاً منجر به نامداراگری نخواهد شد.
The main question of the current paper is whether religiosity inherently leads to intolerance. By reviewing the existing literature, the view of intergroup relations and the view of individual differences about the relationship between religiosity and intolerance were mentioned. The research method is deductive, the research design is correlational, and the data collection tools are standard and researcher-made questionnaires. The statistical population is citizens 18 years and older in Kashan and the sample size is 531 people based on Cochran's formula, which has been selected by multi-stage cluster sampling method. In order to guarantee the validity of the research criteria, the content validity method was used and in order to evaluate the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha coefficient was used. The results of correlation analysis showed that there is a negative and significant relationship between religiosity and tolerance. However, the results of regression analysis indicated that considering the interactive effect of the authoritarianism variable, the negative relationship observed in the bivariate analysis turns into a positive relationship. The findings suggests that, in the case of the relationship between religiosity and intolerance, religion and religiosity are not the problem in themselves; rather, the problem is with the way some people are religious. Religiosity, therefore, will not inherently lead to intolerance.
Machine summary:
مقاله پژوهشی بازبینی رابطه دینداری و نامداراگری (مورد مطالعه: شهر کاشان) محمدامین پاکزمان قمی 1 محسن نیازی 2 تاریخ دریافت: 14/11/1399 تاریخ پذیرش: 27/06/1400 چکیده پرسش اساسی مقاله حاضر، این است که آیا دینداری ذاتاً منجر به نامداراگری میشود؟ با مرور ادبیات موجود، دیدگاه روابط میان گروهی و دیدگاه تفاوتهای فردی درباره رابطه بین دینداری و (نا)مداراگری اجتماعی بیان گردید.
اما، در حالیکه، مقدار قابلتوجهی از کارهای تجربی درباره مدارا وجود دارد که تعیینکنندههای روانشناختی، جامعهشناختی و جمعیتشناختی را برای تبیین مدارای اجتماعی بهکار بردهاند، این باور که (نا)مداراگری بهشدت با دین ارتباط دارد و دین تعیینکننده قوی (نا)مداراگری افراد است، بهطورگسترده در علوم اجتماعی مورد تحقیق قرار گرفته است (Sullivan, 1981; Allport, 1966; Karpov, 2002 ;Eisenstein, 2006)؛ چراکه دین تا حدی تعیین میکند چگونه مردم باید زندگی، فکر و عمل کنند.
با وجود این توافق بر سر پیوند میان دینداری و مدارا، بیشتر کارهای نظری کارکرد متناقضی برای دین در مورد مدارای اجتماعی قائل شدهاند؛ آلپورت کارکرد دین را در مورد مدارا با مخالفان تناقضآمیز میداند و معتقد است که «دین هم موجد تعصب است و هم نافی آن» (Allport, 1966, p.
دینداری به نظر شجاعیزند دینداری به بیان کلی؛ یعنی داشتن اهتمام دینی به نحوی که نگرش، گرایش و کنش فرد را متاثر میسازد (شجاعیزند، 1384، ص 36)، اما با توجه به اینکه دو سنجهی شجاعیزند و گلاک و استارک در تعیین سطح دینداری یکسان عمل میکنند (سراجزاده و پویافر، 1386)، در این تحقیق برای عملیاتیکردن دینداری از سنجه گلاک (1962) استفاده شده است.