Abstract:
فقه دستور زندگی و پاسخگوی نیازهای بشر در همه اعصار است. قاعده فقهی «نفی سبیل» بیشتر ناظر به سیطره سیاسی یا اقتصادی قلمداد شده و عرصه فرهنگی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. امروز روابط فرهنگی در سایه پیشرفت های تکنولوژیک بسیار گستردهتر از گذشته است و جلوگیری از سیطره کفار بر مسلمین از مسیر فرهنگ، ضرورت دوچندان دارد. تسلط فرهنگی کفار و دشمنان انقلاب اسلامی میتواند مقدمه و طریق سلطه در همه عرصهها باشد. آموزههای یوگا در تضاد روشن با فرهنگ و باورهای اسلامی است. یوگا هرگز یک ورزش صرف یا تکنیکی روانشناختی نیست بلکه به شدت با تفکرات و ایدهها و مفاهیم خاص دینی و آئینی گره خورده است. نقش و حضور خداوند در آموزههای یوگا بهطور ملموسی کمرنگ است. رهآورد یوگا قرار گرفتن در معرض فساد عقیده و نیز کاستن ارزش و تعداد نمادهای دینداری در میان مسلمین است و موجب میشود اعتلای اسلام بر دیگر آئینها و باورها کمرنگ شود و یکپارچگی امت اسلامی و سرمایه اجتماعی مسلمانان ضعیف شود. قاعده مزبور، به اطلاق خود، شامل هر عمل و اقدامی میشود که نوعی تسلط از سوی کفار بر مسلمانان ایجاد کند. در نتیجه، یوگا و هر پدیده شرقی و غربی مانند آن، اگر با شیوعش، تغییرات فرهنگی معتنابهی در جامعه مسلمان ایجاد کند که عرفا آن را غلبه فرهنگ خاص کفار بتوان شمرد، قاعدتا ممنوع و خلاف شرع خواهد بود. روش این تحقیق، تحلیلی-توصیفی است.
Jurisprudence is the order of life and meets human necessities in all periods of time. The jurisprudential rule of "Path Negation" (Nafi’i Sebil) is more concerned with political or economic domination and its cultural section has received less attention. Today, cultural relations are much broader than in the past due to technological advances, and it is definitely necessary to prevent infidels from dominating Muslims through the cultural aspect. The cultural domination of the infidels and the enemies of the Islamic Revolution can be the prelude and the way of domination in all areas. The teachings of yoga are in stark contrast to Islamic culture and beliefs. Yoga is never a mere exercise or a psychological technique, but is deeply tied to specific religious and ideological thoughts and ideas. The role and presence of God in the teachings of yoga is remarkably little. The result of yoga is exposure to corruption as well as limiting the value and number of symbols of religiosity among Muslims, and diminishes the promotion of Islam over other religions and beliefs, and weakens the unity of the Islamic Community and the social capital of Muslims. This law, in its essence, includes any action that creates a kind of domination by the infidels over the Muslims. As a result, yoga and any Eastern and Western phenomenon like it, if it spreads significant cultural changes in Muslim society that mystics can be considered as the dominance of the specific culture of infidels, it will be forbidden and against the law. The method of this research is analytical-descriptive.
Machine summary:
مقاله پژوهشي بررسي نفوذ فرهنگي دشمنان انقلاب اسلامي از مسير ورزش هاي غير همسو با ارزش هاي ديني با تکيه بر قاعده نفي سبيل (مطالعه موردي يوگا) و راهکارهاي مقابله با آن عليرضا ملتي ١، سيد محمد رضا امام ٢، بهزاد حميديه 3 تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٥/٢٠ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٨/٠٥ فقه دستور زندگي و پاسخگوي نيازهاي بشر در همه اعصار است .
آيا ميتوان رواج و گسترش يوگا در ايران را يک تهديد فرهنگي و قاعده نفي سبيل را بر آن منطبق دانست ؟ آيا ترويج يوگا با توجه به اشاعه برخي ناهنجاريها و رفتارهاي غير اخلاقي و خلاف شريعت ، مسير نفوذ فرهنگي و سلطه دشمن نيست ؟ وقتي موسوينسب (پدر ورزش يوگا در ايران ) يوگا را نه صرفا ورزش و چنين طرز تفکر و انديشه اي را خيانت به فرهنگ ميداند و معتقد است که اسلام و مسيحيت ، متناسب با زمان خود درک خاصي از عملکرد ذهن انسان ارائه نموده اند و اغلب اديان را در توصيف عملکرد ذهن نارسا قلمداد ميکند تهديد فرهنگي نيست ؟ - قاعده نفي سبيل و ادله اثبات آن مضمون اين قاعده فقهي مهم آن است که حکمي که اجراي آن باعث تسلط و نفوذ کفار بر آحاد مسلمانان ميشود جعل نشده است (بجنوردي، ١٤١٩، ج ١، ص ١٩٣؛ سيفي مازندراني، ١٤٢٥، ج ١،ص ٢٣٩-٢٣٨؛ قمي، ١٤٢٣، ص ١٤٠).
در هر حال ، داد و ستد فرهنگي و اقتصادي مانعي ندارد؛ اما نفوذ عناصري از فرهنگ که موجب وابستگي مطلق مسلمانان به کفار شود يا عزت مسلمانان را تحت الشعاع قرار دهد و يا معبري براي ورود عقايد باطل و تضعيف عقايد حقه شود و يا بياعتنايي به اسلام را به همراه آورد بر طبق قاعده نفي سبيل ممنوع است .