Abstract:
در بعضی دستورهای فارسی گفته شده است که پرستار صفم فاعلی اسم که برخلاف قاعده بر روی بن مضار ساخته شده است، چون میدانیم که صفات فاعلی ساخته میشوند بر روی مادۀ ماضی ساخته شده اند (جز بعضی » ار -« که با پسوند استثنائات در دو ترجمۀ قدیم قرآن). راه حلّی که به نظر دستورنویسان فارسی رسیده این اسم که مشابه پرس با بنهای ماضی سبب این ساخم خلاف قاعده شده است. این توجیه از نظر همزمانی نادرسم نیسم، ولی به تاریخی در آن تردید اسم. بعضی فرهنگهای ریشه شناسی نیز اشتقاق دیگری برای این کلمه حدس زده اند که آن نیز با که از قرن ،*parištar- قواعد لغت سازی در ایرانی باستان ناسازگار اسم. در واقع لفظ نوزدهم بعضی محققان آن را اصل کلمۀ پرسکتار فارسی شمرده اند و امروز نیز در بعضی کتا بها تکرار میشود، نه وجود دارد و نه ساخم آن مطابق قاعده اسم، به شرحی که در متن مقاله آمده است. در این مقاله احتمالات مختلف دربارۀ اصل کلمۀ پرستار و ساخم صرف ی آن سنجیده شده و در ضمن آن سعی شده است برخی از دیگر اشتباهات فرهنگ های ریشه شناسی دربارۀ اشتقاق بعضی کلمات وابسته به پرستار اصلاح شود و عرضه شود که -tar توضیحاتی اجمالی دربارۀ ساخت صرفی کلمات ساخته شده با پسوند به نظر نویسنده برای فهم مسئله حائز اهمّیّت است.
Machine summary:
اين توجيه به لحاظ غيرتاريخي درسـت اسـت ، اما به لحاظ تاريخي مسـلم نيسـت ، چون با آنکه کلماتي مانند خواسـتار و آراسـتار (اين اخير در پهلوي) ممکن اسـت مبناي چنين قياسـي واقع شده باشـند، از افعالي مانند فرسـتادن و ايسـتادن ، که بن مضارع و ماضي آن ها از نظر صورت به پرســت نزديک تر اســت و هر دو يا يکي از آن ها با پرســتيدن هم ريشــه اند (← ادامۀ بحث )، مشـتقي با اين پسـوند در ادوار قديم سـاخته نشـده اسـت ۳ و به علاوه ، پرستار در همان زبان فارســي ميانه نيز به صــورت rparista اســتعمال داشــته و بازگرداندن اين قياس به دوره اي از تحول زبان فارسـي که اشتقاق و اجزاي کلمات آن زبان براي اهل زبان احتمالا معلوم تر بوده و بعضي ساخت هاي ديگر ممکن بوده مانع از ساخت آن شود (← ادامۀ بحث )، گرچه ممتنع ١.
نيسـت ، يکسـره مسـلم هم نيسـت و به همين سبب تجديد نظر در اشتقاق (ريشه شناسي ) و سـاخت اين کلمه شـايد خالي از وجهي نباشد، ولي براي چنين کاري جست وجوي بيش تر در زبـان هـاي ايراني ميانه و بحث دقيق تر دربارٔە بعضــي کاربردهاي پســوند -ار، يا به بيان صحيح تر، اصل اين پسوند در ايراني باستان ، که tar- باشد، لازم است و چون چنين مباحثي دربارٔە چنين پسـوندهايي در ادوار قديم زبان هاي ايراني به زبان فارسـي مطرح نشده يا کمتر مطرح شـده ، مطالب اين نوشـته تا حدي به بيرون از حدود بحث دربارٔە کلمۀ پرستار کشيده خواهد شـد و در جزئيات ناگزير متضـمن تصحيح بعضي مشهورات نيز خواهد شد.
(1978), Die sassanidischen Staatsinschriften: Studien zur Orthographie und Phonologie des mittelpersischen der Inschriften, Acta Iranica 18, Téhéran-Liège.