Abstract:
چکیدهنگاهی هرچند گذرا به کتب مختلف تفسیری، گویایی این واقعیت انکارناپذیر است که هر یک از آنها با گرایش، روش و دیدگاه خاصی تدوین یافتهاند که این امر سبب فاصله و اختلاف معنی دار میان این تفاسیر گردیده است. به گونهای که در برخی موارد به نظر میرسد تفسیرهای صورت گرفته از یک آیه، درمقابل هم قرار داشته و با همدیگر متناقض میباشند. حال پرسش این است که چه عاملی باعث چنین اختلاف تفسیری گردیده است؟ این جستار، با استمداد از یکی از پارادایمهای مطرح شده در بحث "تعیین اجتماعی معرفت" و نیز بهرهگیری از نظریه اعتباریات، همچنین استفاده از روش تحلیلی-توصیفی؛ سعی در اثبات این فرضیه دارد که اختلاف و تفاوت دیدگاهها در تفسیر تحت تاثیر تعیّنهای اجتماعی میباشد. به عبارت دیگر نظرات و برداشتهای تفسیری متاثر از شرایط، زمینهها و واقعیتهای اجتماعی جامعه مفسر است. از این رو ضمن پرداختن به مباحث نظری، موارد و موضوعاتی را نیز به عنوان گواه بر تاثیر پذیری تفسیر از تعین اجتماعی بیان کرده است.
AbstractA brief look at the various commentary books reveals the undeniable fact that each of them has been formulated with a specific tendency, method and point of view, which has caused a significant distance and difference between these interpretations. In some cases, the interpretations of a verse seem to be contradictory and contradictory. The question is, what has caused such a difference of interpretation?This paper, using one of the paradigms proposed in the discussion of "social determination of knowledge" and the use of credit theory, as well as the use of analytical-descriptive methods; Attempts to prove the hypothesis that differences in views on interpretation are influenced by social determinations. In other words, interpretive opinions and perceptions are influenced by the conditions, contexts and social realities of the commentator society. Therefore, while addressing theoretical issues, it has also stated cases and issues as evidence for the effectiveness of the interpretation of social determination
Machine summary:
مواجهه اندیشمندان مسلمانان با اقبال عمومی از آثار فلسفی ترجمهشده و به دنبال آن، پدید آمدن شرایط و واقعیت اجتماعی جدید در جامعه اسلامی، دو نوع واكنش متفاوت در پی داشت؛ برخی افكار فلسفی را با اسلام در تعارض یافته و با آنها به مقابله برخاستند؛ همانند: فخر رازی و غزالی که كتابهایی بر ضد فلسفه نگاشتند و در عصر حاضر نیز اندک پیروانی دارند؛ مانند: «ذهبی» که به این گرایش تفسیری سخت انتقاد کرده و آن را نوعی تأویل و تحمیل خطرناک آیات قرآن و شرّ قلمداد میکند (ذهبی، 1409ق، ج2، ص 418).
توجه به مسائل اجتماعی در تفسیر از دیرباز مورد توجه مفسران بوده است، اما در دوران معاصر، این گرایش تفسیری صبغه جدید به خود گرفته و با پرداختن به مسائل گوناگون اجتماعی، میان مفسرین مقبولیت خاصی پیدا کرده است.
رشید رضا، متأثر از این شرایط، در مقدمه المنار بیان میکند که طرز تلقی سیدجمال و عبده از آیات قرآنی با هدف اعاده مَجد و عظمت به جامعه اسلامی و مقابله با استعمار و اصلاح اجتماعی مسلمانان وی را تحت تأثیر قرار داده و آن را نوعی تفسیر از رخدادهای اجتماعی دیده که او در هیچیک از شیوههای تفسیری پیشینیان نمییافته است (رشیدرضا، ۱۳۷۳ق، ج۱، ص 7).
[In Arabic] An Examination of Social Changes in the Fundamental Reform Document of Education Sayyid Mohammad Hossein Hashemian 1 Received: 01/05/2021 Accepted: 02/01/2022 Abstract The concept of examination turned into a significant topic in the field of cultural studies along with the linguistic changes in the humanities.