Abstract:
غزلهای سعدی در میان غزلهای زبان فارسی، در نوع خود بینظیر است. سعدی از رهگذر این سرودههای دلانگیز، عاطفه و اندیشۀ عاطفیشدۀ خود را به مخاطب انتقال میدهد. یکی از این عواطف که با اندیشه و جهانبینیاش رابطهای مستقیم دارد، مقولۀ زیبایی و زیباییشناسی است. او از این مقوله به گونهای پراکنده و اساساً در پیوند با معشوق، سخن گفته است. در این مقاله بر آنیم که این اندیشههای پراکنده را گرد کرده و در نظامی مشخص سازماندهی کنیم تا رگههای فلسفه یا حکمت زیباییشناسانۀ سعدی آشکار گردد؛ بنابراین به قدر نیاز نظریههای زیباییشناسی را از گذشتههای دور تا امروز به اختصار بررسی کردهایم تا سنجش طرز تلقی سعدی از زیبایی با آنها میسر گردد. در این مقاله که دادههایش با استفاده از روش کتابخانهای گرد آمده و با روش تحلیلی توصیف شده است، در یافتهایم که سعدی را میتوان با زعایت احتیاط، نظریهپرداز حوزۀ زیباییشناسی دانست. بیگمان این نظریه از جمالشناسی دینی در جهان اسلام که خود، تا حدودی از فلسفۀ یونان تأثیر پذیرفته، منشعب میگردد. این پژوهش نشان میدهد که نگاه سعدی به زیبایی ساختاری است و او زیبایی را پدیدهای منسجم و متشکل از عناصر مختلف میداند.
Saadi's lyrics are unique among Persian lyrics. Through these enchanting poems, Saadi conveys his emotion and emotional thoughts to the audience. The subject of one of his deepest emotions, which is directly related to his thought and worldview, is beauty and aesthetics. He has spoken about the category of aesthetics fragmentary and essentially in connection with the beloved in order to reveal the traces of Saadi's philosophy or aesthetic wisdom. In this article, we aim to gather these fragmental ideas and organize them in a specific system. Therefore, with the intention of need, we have briefly reviewed the aesthetics theories from the distant past to the present, to make it possible to measure Saadi's perception of beauty with them. In this article, whose data have been collected using a library method and described analytically, we have found that Saadi can be cautiously considered as a theorist in the field of aesthetics. Undoubtedly, this theory derives from theological aesthetics in the Islamic world, which is partly influenced by Greek philosophy. This research shows that Saadi's view of beauty is structural and he considers beauty as a coherent phenomenon organized by different elements.
Machine summary:
(ستیس، 1351: 618) این جملۀ معروف هگل هم که میگوید: «زیبایی وحدت در تنوع و تسخیر ماده از راه شکل و جلوۀ حسی؛ یعنی صور ماوراءطبیعی است» (دورانت، 1370: 219)، خود دلیلی بر حسی بودن منشأ زیبایی تواند بود؛ بنابراین، با وجود آنکه متفکران پیشین زیبایی را امری مجرّد، مطلق و ازلی میدانستند، باید گفت زیبایی صفتی است که در یک شیء متجلّی میگردد و به همین دلیل امری کاملاً ذهنی نیست و ناگزیر در لحظۀ دریافت، هم با احساس و هم با ادراک ارتباط دارد.
با توجه به این ویژگی است که ما هرگز قادر به ادراک کامل آن نخواهیم بود؛ به سخن دیگر سعدی برای پدیدۀ زیبا صورت و معنایی در نظر میگیرد و مثل تمام معنیگرایان، صورت را محدود و حس کردنی و معنا را نامحدود و دشواریاب میداند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 4-13.