Abstract:
اهمیت و جایگاه فرهنگ به عنوان زیربنا و ویترین تمام یک قوم وملتی نظام فرهنگی جمهوری اسلامی را هم شامل شده، در این رساله صرفاً بر موضوع نظام فرهنگی جمهوری اسلامی از منظومه ی فکری معمار آن امام خمینی متمرکز شده و تلاش کرده ام با بهره گیری از مجموعه آثار و سخنرانی های امام از سال ۴٢ و مقام معظم رهبری وشهدا و..که بر گرفته از فرهنگ علوی وفاطمی است. خطوط کلی نظام فرهنگی را استخراج و در وسع خویش تجزیه و تحلیل کنم. وجوه اشتراک این نظام با دیگر نظام ها در دوچیز است: فرهنگ: همه ی فرهنگ ها مبتنی بر اعتقاد،نگرش وعاداتند وانسان محوری دومین وجه اشتراک اوست. اما افتراق آن فرهنگ جمهوری اسلامی تک است (علوی) وبدین جهت در قرآن نور تشبیه شده ونام صراط المستقیم گرفته و محوریت انسان در این نظام برپایه اعتقاد توحیدی است. نظام های دیگر(غیرعلوی) فرهنگ های گوناگونی دارند و بدان علت ظلماتند ومتعدد. ویژگی های جمهوری اسلامی در دو مقوله منحصر به فرد است با دیگر نظام ها تفاوت ماهوی در نگرش،مسیر وهدف دارد.گرچه پدیده ای است به ظاهر غریب ونوظهور است اما ریشه در عمیق ترین زمان ومکان دارد.باتوجه به آیات و روایات حتی ادعیه(زیارت وارث) دیده می شود که حسینGوارث علی ومحمد وموسی وعیسی،نوح و ابراهیم وآدم است و همه ی این انبیاء مسلمان بوده چون در قرآن بارها به ضوح گفته اندانا من المسلمین.حتی دشمنانی چون فرعون که حین جان دادن به مسلمانی اعتراف کرده و غربت جمهوری اسلامی هم از ابتدا بوده (الاسلام بدا غریباً و سَیَعود کَما بَدا) این نظام را هنگام تضاد با غیر خودش هیچ غم واندوهی نیست که (نَحنُ لَه حافِظُون) خدایش می خواهد که بماند که او حافظ است.
Machine summary:
تاريخ ، نظام ها وفرهنگ هاي گوناگوني را تجربه کرده اما نظام جمهوري اسلامي با سه قيد جمهوري، اسلام و ايران (اسلام اثني عشر)وبه قول معمار انقلاب(اسلام ناب محمدي) براي اولين بار پس از ١٢قرن توانسته چنين ظهوري داشته باشد و تمامي فرهنگ ها از شرقي وغربي،مکاتب آسماني وفرهنگ مکاتب بشري که ساخته نظريه پردازانند که اعتقادات و نگرش است که پايه فرهنگ ها است اما تشيع فرهنگ را به دوبخش حق وباطل تقسيم مي کند که اولي را همان نور و صراط المستقيم ناميده و فقط يک رهبر ومسير دارد و بقيه فرهنگ ها را ظلمات نام گذاشته که رهبرانش متعدد وراههايش بسيار و همه را گمراه خوانده است .
ارزش واهميت فرهنگ از منظر آيات و روايات ١- کار فرهنگي باارزش تر است در جاي جاي قرآن و روايات به طرق مختلف از اين ارزش نام برده: «و من أحسن قولا ممن دعا إلي الله و عمل صالحا و قال إنني من المسلمين ؛ چه سخني نيکوتراز آن که کسي به سوي خدا دعوت کرده و کارهاي شايسته مي کند و مي گويد البته که من از مسلمانانم .
پيامبر صلي الله عليه و آله درباره ارزش کسي که مردم را هدايت و به سوي خدا رهنمون مي سازد مي فرمايد: «يا علي لان يهدي الله علي يديک رجلا خير لک مما طلعت عليه الشمس ؛ «اي علي اگر خداوند به دستان تو انساني را هدايت کند، از آنچه خورشيد بر آن تابيده است براي تو بهتر است » ٢- هدايت يک نفر برابر با احياي جامعه است در آيه شريفه ٣٢ سوره مائده چنين آمده و من أحياها فکأنما أحيا الناس جميعا؛ هرکس ، ديگري را حيات بخشد، چون کسي است که همه مردم را حيات بخشيده باشد .