Abstract:
از چالش های جدی فراروی اندیشمندان مسلمان، وجود احادیثی در نکوهش زنان است که بازپژوهی آنها میتواند نقش موثری در تببین جایگاه زن در اندیشه اسلام داشته باشد. روایتی که زن را شر معرفی می کند، از این جمله است. این حدیث در بین مصادر حدیثی و تاریخی، اولین بار در نهج البلاغه و با مفهومی مشابه در کتب متاخر از نهج البلاغه آمده است. فارغ از مباحث سندی، ابهام در دلالت روایت، دیدگاه های متفاوتی را در مواجه با این روایت شکل داده است؛ برخی روایت را جعلی دانسته و برخی آن را مطلقا پذیرفته اند. خارجیه بودن قضیه و عرضی بودن مفهوم شر، نیز برای در امان ماندن از ابهام روایت، نقل شده است. به نظر میرسد ضعف سندی از یک سو و عدم سازگاری این حدیث با آموزه های قرآن و سایر روایات و نیز تعارض با سیره عملی معصومان (ع) از سوی دیگر، مانع از انتساب این حدیث به امام علی (ع) خواهد بود.
One of the challenges in front of the Muslim thinkers, is the existence of hadiths that reproach (degrade, or disgrace) the women. Researching these hadiths for a second time can play an effective role in explaining the status of women in the Islamic thought. The tradition that introduces woman as evil is among these cases. This hadith was first mentioned in Nahj al-Balagha among hadith-oriented and historical sources, and was mentioned with a similar concept in books compiled later than Nahi al-Balagha. Regardless of the isnad-oriented discussions, the ambiguity in the denotation of this tradition has formed different viewpoints for facing tradition. Some have deemed it fabricated; some others, however, have accepted it absolutely. The notion of being an actuality proposition (qadiyya kharijiyya), and the concept of evil being accidental (‘aradi) have also been mentioned to solve the ambiguity of the tradition. It seems that weakness in isnad, as well as incompatibility of this hadith with the teachings of the Qur’an and other traditions, along with its contradiction with the practical life and conduct (al-sira al-‘amaliyya) prevent the attribution of this hadith to Imam ‘Ali (‘a.s.).
Machine summary:
إِنَ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِیمَانِ نَوَاقِصُ الْعُقُولِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ الِامْرَأَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَال؛ اى مردم، زنان از نظر ایمان، بهره اقتصادى و موهبت عقل، کاستىهایى دارند، امّا کاستى ایمان آنها، به دلیل آن است که از نماز و روزه در ایّام عادت باز مىمانند، گواه کاستى عقول آنان این است که شهادت دو نفر از آنان همچون شهادت یک مرد است و امّا کاستى(( بهره اقتصادى آنها دلیلش این است که سهم ارث آنان، نصف سهم مردان است» (نهج البلاغه، ترجمه سید محمد مهدى جعفرى، ص 105 و 106؛ عیون الحکم و المواعظ، ص490).
بررسی سندی حدیث این روایت را اولین بار سید رضی 1 در نهج البلاغه از امام علی۷ نقل کرده است.
اسناد عالمان اهل سنت این روایت، با اندک تفاوتی با آنچه در نهج البلاغه ذکر شده، در برخی از کتب روایی اهل سنت از زبان پیامبر اکرم۹ و در برخی نیز از زبان امام علی۷ نقل شده است.
2 انصاریان نیز در ترجمه این حدیث آورده است: امام علی۷ فرمودند: همه چیز زن شرّ است، و بدتر از آن اینکه از وجودش چارهاى نیست.
همچنین مضمون این حدیث با احادیثی که زنان را به دو گروه شر و خیر تقسیم میکند نیز معارض است؛ برای مثال در غرر از امام علی۷ نقل شده است: فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ کُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ...