Abstract:
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی بهکمالرسید و با سعدی و حافظ قوامیافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرحکرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشههای عطار و مولوی از عرفان آنها سرچشمهمیگیرد که با اندیشههای عرفانگرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفانگرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسیمیگردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قراردادهاست همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را بهگونهای بهکارگرفته که جنبهای از اندیشهها در آن صبغه عرفانی و جنبههای دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفانگرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم بهمعنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیانشده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چهبسا در خدمت عشق مجازی و معمول قراردادهاند و از آن استفاده ابزاری کردهاند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آوردهاند.
The mystical poetry of Attar and Mewlana is the mystical poetry of the present, as they have told their experiences, and discoveries in the language of poetry, But Sa’adi's and Hafiz's mystical poetry is based on what they have learned, and they have composed poems with mystical themes. On the other hand, love is a phenomenon: it transforms all the emotions and currents of the lover, and makes him a new character; it takes over her, and it takes on a variety of effects to suit each individual. Love in the philosophical and logical sense is indefinable. Attar, Mewlana, Hafiz and Sa’adi are the best poets who have spoken about love. In their poems, they have used "certain interpretations" that signify their passion for love. The spirit of Attar's love is suffering, and the spirit of Mewlana's love is joy and passion and hope. Hafiz combines the two worlds of human and spiritual love, and in every lover's manifestation, Sa’adi seeks to know its creator. Considering the importance of the issue of love, this article: Love and its themes are examined in Divan of these great poets.
Machine summary:
در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قراردادهاست همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را بهگونهای بهکارگرفته که جنبهای از اندیشهها در آن صبغه عرفانی و جنبههای دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفانگرایانه می نامیم.
در این تحقیق این دوگونه شعر بتکیه بر غزلیات سعدی و حافظ که در آن هم عشق مجازی و هم عشق عرفانی با زبان عاشقانه بیانشده و به زیباییهای جهان و دغدغههای دنیوی توجه-میشود و در کنار آن غزلیات عطار و مولانا که تصاویر آن کاملاً معقول، ذهنیف معنوی، غیرحسی و آسمانی و تماماً عارفانه و بیتوجه به حس و عینیت است ولی زبان و لفظ عاشقانه میباشد بررسیمیشود و تفاوت محتوایی این دو گروه (عارفانه و عرفانگرا) مشخصمیگردد.
در این تحقیق شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قراردادهاست همچون عطار و مولانا، عارفانه مینامیم و شعری را که زبان عاشقانه را بهگونهای بهکارگرفتهاست که جنبهای از اندیشهها در آن صبغه عرفانی و جنبههای دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفانگرایانه مینامیم هر چند در اینگونه غزلیات تمایل به محکمات عرفانی نسبت به متشابهات عرفانی آن بهراستی چندان زیاد نیست.
تفاوت دیگر مسئله اندوه غیرعارفانه و دغدغههای دنیوی است که در غزل سعدی و حافظ میتوانیافت اما در شعر عارفان وجودندارد.