Abstract:
چکیدهمقارن مشروطه، در فضای آزادیخواهانۀ نشریات ایران، مفهومی بیسابقه موسوم به «زن بهمثابۀ شهروند» شکل گرفت که با مختصات زن سنتی ذیل سایه ی مرد تعریف شده بود، در تضاد بود، این پژوهش که در حوزۀ مطالعات زنان جای میگیرد، با رویکردی انتقادی و با تکیه بر اندیشههای تبارشناسانۀ میشل فوکو بر این پرسش تمرکز دارد که در گسل سنت ـ مدرنیته چگونه هویتی موسوم به «زن ـ ضعیفه» که اغلب ابژۀ جهان مردان بود، در مقام «زن ـ شهروند» همدوش مردان ظاهر شد. در این مسیر به کمک بایگانیپژوهی و تمرکز بر اسناد آرشیوی، تأثیر پیوستن ایران به معاهدۀ منع بردهداری بروکسل 1890م/ 1308هـ.ق بر شکلگیری سوژۀ زن آزادیخواه، مدّ نظر است. بر این مبنا براساس اسناد آرشیوی پروندۀ «ابوالقاسم نیلفروش» مطالعه شد سپس با بهرهگیری از تبارشناسی فوکویی طی ده گام این دگردیسی مورد تأمل قرار گرفت. حاصل جستوجو اینکه پذیرش ممنوعیت نگهداری کنیز و برده در ایران، نخستین سنگر سنت بود که مدرنیته فتح کرد و اگرچه بهدشواری، اما توانست زمینههای شکلگیری آزادی زنان و سوژۀ زن ـ شهروند را مهیا کند، از این منظر عصر مشروطه عصر استقرار و پذیرش همگانی منع بردهداری و پیروزی اخلاق مدرن بر احکام سنتی است.
AbstractConcurrent with the Consitutional Revolution, in the liberal atmosphere of Iranian publications, an unprecedented concept called "woman as citizen" was formed. It contradicted the characteristics of a traditional definition of woman as being a shadow of a man (patriarchal system). This study, being in the field of women's studies, focuses critically on Michel Foucault's genealogical ideas and deals with how in the fault of tradition-modernity the term "weak-woman", a patriarchal concept, coincided with "woman-citizen", which implies equality of men and women. In this context, supported by archival research and an emphasis on archival documents, the effect of Iran's accession to the Brussels Prohibition of Slavery in 1890 on the formation of the subject of the woman-liberty is considered. On this basis, the archival documents "Abolghasem Nilforosh" has been studied. Afterwards, using Foucault's genealogy, metamorphosis of this subject has been considered in ten steps. The result of the search is that the acceptance of the ban on slavery in Iran has been the first stronghold of tradition, conquered by modernity and, difficult as it was, it managed to pave the way for the formation of women's freedom along with the subject of woman-citizen. From this perspective, the Constitution era becomes the era of establishment and universal acceptance of the prohibition of slavery as well as the victory of modern morality over traditional rules.
Machine summary:
حاصل جست وجو اينکه پذيرش ممنوعيت نگهداري کنيز و برده در ايران ، نخستين سنگر سنت بود که مدرنيتـه فـتح کرد و اگرچه به دشواري ، اما توانست زمينه هاي شکل گيري آزادي زنان و سوژٔە زن ـ شهروند را مهيا کند، از اين منظـر عصـر مشروطه عصر استقرار و پذيرش همگاني منع برده داري و پيروزي اخلاق مدرن بر احکام سنتي است .
در ميانۀ گسل سنت ـمدرنيته ، مقارن مشروطه ، در کنار جريان هاي مردسالارانه اي که عليه اسـتبداد پيش مي رفت ، نوعي آزادي خواهي زنانه در گفتمان مشروطه به چشم مي خورد که اغلـب ناديـده گرفتـه شده ، بنابراين درک سوبژکتيويتۀ زنان ، مي تواند مهم تر از سوبژکتيوتيۀ مـردان باشـد، زنـان آزادي خـواه براي نخستين بار در تاريخ ايران در مقام سوژه ظاهر شدند و به عنوان شهروند دوشادوش مـردان هويـت تازه اي براي خود رقم زدند، به نحوي که سوژٔە مدرنِ «زن به مثابۀ شهروند» درتقابل با ابـژٔە سـنتيِ «زن به مثابۀ ضعيفه » قرار گرفت ، از اين منظر زنان يکـي از اثرگـذارترين سـوژه هـاي گفتمـان آزادي خـواهي مشروطه هستند.
1. Problematization انطباق مهم ترين ارکان تبارشناسي فوکويي با محورهاي اين پژوهش (به تصویر صفحه مراجعه شود) بازة زماني و سير حرکت تبارشناسانه اين پژوهش که بر گسل سنت ـ مدرنيته چگونگي تبديل «زن ـ ضعيفه » به «زن ـ شهروند» را مطالعه مي کند، ماجراي فروش دختران قوچان و بجنورد را نقطۀ عزيمت تبارشناسي قرار مـي دهـد و بـه يـاري اسناد بر بستر تاريخ به عقب مي رود تا به معاهدات گلستان و ترکمانچاي در زمان فتح عليشاه و پذيرش نخستين معاهدٔە منع برده داري در عصر محمد شاه قاجار برسد.