Abstract:
سازمانهای غیردولتی ناظر برحقوق بشر طیف وسیعی از اقدامات نظارتی را انجام میدهند.ضمن جمع آوری اطلاعات مرتبط با امور کاری خود، از قربانیـان نیـز حمایت کرده و با هدایت افکار عمومی، زمینه را برای تعامل یا تقابـل بـا دولتها و سـایر کنشگران ناقض حقوق بشر فراهم میآورند. برنامههایی را نیز برای آمـوزش حقـوق بشـر تهیه میکنند. آنها همچنین حدودی جایگاه خود را در سیستم قضایی بین المللـی تثبیـت کرده و قربانیان ناقض را در جریان دادرسیها، به عناوین مختلف چه دوست دادگاه و یا به عنوان خواهان، همراهی میکنند. سازمانهای غیردولتی حقوق بشری درسال هـای گذشـته نقشی بس مهم در تهیهی طرحهای مربوط به اسناد بین المللی حقـوق بشـر ایفـا کردهاند و دولتها را برای تصویب ایـن اسـناد کـه خـود آنهـا نیـز مبـدع و تهیـه کنندهی هسـتند، ترغیب کردهاند. مقالهی پیشرو، رویکـردی توصـیفی و پژوهشـی نسـبت بـه فعالیتهای سازمانهای غیردولتی بین المللی بر توسعهی هنجاری حقوق بین الملل بشر دارد .بسیاری از افرادی که در این مورد صحبت میکنند و یا حتی دستی در آتش نویسندگی دارند این پر پرواز را بسیار مطلوب دیده و از آن بعنوان موفقیت یاد میکنند .
International human rights NGOs carry out a wide range of monitoring activities. They also collect information related to their work, support victims, and, by guiding public opinion, provide a platform for interaction or confrontation with governments and other human rights abusers. They also provide programs for human rights education. They have also, to some extent, established their place in the international judicial system, accompanying abusive victims during trials under various headings, whether court friends or as plaintiffs. Human rights NGOs have played a key role in drafting international human rights instruments in recent years, and have encouraged governments to adopt their own instruments. The present article has a descriptive and research approach to the activities of international non-governmental organizations on the normative development of international human rights . Many people who talk about it or even have a hand in the writing fire see this flight as very desirable and describe it as a success.
Machine summary:
در مورد شخصيت حقوقي اين سازمانها ٢ نظر وجود دارد که عده اي قائـل بـه شخصـيت حقـوقي بـراي آنهـا و عده اي ديگر نيز معتقد به داشتن شخصيت حقوقي بين المللي براي اين سازمانها نيسـتند گـروه دوم کـه اکثريـت علماي حقوق بين الملل را نيز تشکيل ميدهند با توجه به اينکه سند مؤسس و اساسنامه اينهـا مبتنـي بـر حقـوق داخلي است استدلال ميکنند و در مقابل نيز موافقين داشتن شخصيت حقوقي بين المللي، با تشبيه عملکـرد ايـن سازمانها به سازمانهاي بين الدولي نظر خود را توجيه ميکنند اما به نظر ميرسـد شخصـيت حقـوقي را بايـد بـا توجه به عملکرد و کارکرد سنجيد همانطور که نظريه مشورتي ديوان بين المللي دادگسـتري در قضـيه خسـارات وارده به سازمان ملل در سال ١٩٤٩ نيز وجود شخصيت حقوقي را به واسطه عملکرد ميداند نه وجود نمايندگان کشورها.
امـا در مورد نقش آفريني سازمانهاي غير دولتي همانطور که اشاره شد ديدگاه منفي و بدبينانه نيز وجود دارد بـا ايـن استدلال که اين سازمانها به دليل ماهيت غير دولتي و اهداف به ظاهر بشر دوستانه و نفوذ عميق در افکار عمومي به خدمت دولتهاي سلطه جو در ميآيند و از آنها به عنوان ابزار فشار براي تضعيف کشـورهاي رقيـب و پيشـبرد سياستهاي گوناگون استفاده ميشود علاوه بر اين سـازمانها داراي منـافع گسـترده اي هسـتند کـه در برابـر کسـي پاسخگو نيستند و با کمکهاي مالي سازمان ملل و بانک جهاني و شـرکتهاي چنـد مليتـي تشـکيل شـده اند تـا در جهت منافع اقتصادي و سياسي امپرياليسم فعاليت کنند.