Abstract:
چیستی هویت ایرانی، مظاهر ایرانیت و مفاهیم مرتبط با این حوزه، در طول تاریخ معاصر ایران همواره محل بحث های فراوان بوده است و در دو قرن گذشته، روشن فکران، سیاست پیشگان و پژوهش گران بسیاری با پیش فرض ها و نظریه های تاریخی و جامعه شناسانه به سراغ آن رفته و بسته به خاستگاه فکری و ایدیولوژیک خود، به نتایجی متفاوت و در مواردی متناقض در این باب نایل گشته اند. از طرفی دیگر، در هم تنیدگی مفاهیم این حوزه، هم چون ایرانیت، هویت ایرانی، هویت ملی، ملت، ملی گرایی، ایران گرایی، وطن و .. باعث گردیده تا به امروز پاسخ مورد اتفاقی در باب منشا تاریخی شکل گیری این مفاهیم و ویژگیها و مصادیق بیرونی آن در هر دوره مطرح نشده باشد.از این رو، در این مقاله سعی بر آن بوده گامی کوچک در جهت رفع ابهامات درخصوص درک مفاهیم این حوزه برداشته شود.
The nature of Iranian identity, the manifestations of Iranism and the concepts related to this field have always been the place of many debates throughout iran’s contemporary history, and in the past two centuries, intellectuals, policy-holders and scholars have come to it with historical and sociological assumptions and theories, and depending on their intellectual and ideological origins, they have achieved different and in some cases contradictory results in this regard. On the other hand, intertwining the concepts of this field such as Iranianism, Iranian identity, national identity, nation, nationalism, Iranism, homeland, etc. To date, the incidental response to the historical origin of the formation of these concepts and its external characteristics and examples has not been discussed in each period and these categories remain disputed. Therefore, in order to approach an appropriate response in this field, historical approach is one of the methods ahead. Therefore, in this paper, we have tried to take a small step towards resolving uncertainties regarding understanding the concepts of this field.
Machine summary:
تأملی در پیشینه ی مفاهیم ملی با تکیه بر عصر ناصری دکتر عبدالمجید ایدی ١ چکیده چیســتی هویت ایرانی ، مظاهر ایرانیت و مفاهیــم مرتبط با این حوزه ، در طول تاریخ معاصر ّایران همواره محل بحث های فراوان بوده است و در دو قرن گذشته ، روشن فکران ، سیاست پیشگان و پژوهش گران بســیاری با پیش فرض ها و نظریه های تاریخی و جامعه شناســانه به سراغ آن رفته و بسته به خاســتگاه فکری و ایدئولوژیک خود، به نتایجی متفاوت و در مواردی متناقض در این باب نائل گشــته اند.
در میان نویســندگان ایرانی نیز احمد اشــرف با تطبیق دادن این دیدگاه بر شرایط تاریخی ایران و تحولات هویت ایرانی و بازســازی آن در دوره های مختلف از عصر ساسانیان تا دوران معاصر به شرح آن پرداخته اســت .
در این میان تحولات ناشــی از وقوع انقلاب فرانسه وآگاهی یافتن نمایندگان سیاسی ایران ، دانشــجویان و سفرنامه نویســان از پیامدهای انقلاب فرانســه موجب گردید، مفاهیم و واژگان جدیدی چون : جمهور ملت ، ارکان عدالت و جمهور، وکلای ملت ، ســلام ملتی و ملت فرانسه (توکلــی طرقی ، ۱۳۸۲: ۲۱۴؛ آبراهامیان ، ۱۳۹۱: ۸۳؛ قیصری ،۱۳۹۳: ۳۱) از اوایل عهد قاجار تا عصر ناصری از طریق ترجمه آثار مختلف و نیز به وسیله مدارسی همچون دارالفنون و مدارس میســیونری وارد ادبیات سیاسی جامعه ایران خاصه ادبیات نخبگان گردد.
به هر روی در فکر و اندیشه ی ایرانی و به ویژه نخبگان و اهل قلم این سرزمین ، در طول تاریخ پر فراز و نشــیب آن ، با وجود گسســت هایی ، که در برخی دوره ها وجود داشــته ، همواره گونه ای آگاهی از ایران جغرافیایی ، فرهنگی و سیاســی استمرار داشته است .