Abstract:
سیدجواد طباطبایی یکی از سرشناسترین متفکران ایرانی است که با رهیافتی فلسفی، دلیل عقبماندگی ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. وی دلیل عقبماندگی ایران را امتناع اندیشه میداند. او بر این باور است که علتالعلل تمامی بحرانها و عقبماندگی جامعه ایرانی به فقدان عقلانیت فلسفی مربوط میشود. او به جز برشهای کوتاهی از تاریخ ایران، سرتاسر تاریخ ایران را چیزی جز رویکردهای خام ایدئولوژیک، جامعهشناسانه و غیاب اندیشه و عقلانیت نمیداند و درست ازاینرو او براساس روش شرقشناسانه و سوبژکتیویستی خویش در تحلیل دلیل عقبماندگی ایرانزمین به یک رابطه علّی میان فقدان عقلانیت و عقبماندگی ایران میرسد.در برابر این رویکرد تقلیلگرایانه طباطبایی که همه بحرانهای جامعه ایرانی را به فقدان اندیشه و عقلانیت غربی تحویل میکند، با بهره جستن از روششناسی ماکس وبر میتوان این سخن را به میان آورد که ایدهها و اندیشهها تنها از طریق رابطهها، میانجیها و ساختارها تأثیر میگذارند و اندیشیدن امری اجتماعی است. همواره کلیتی انضمامی وجود دارد که ایدهها و مناسبات به صورتی درهم تنیده متعلق به این کلیت انضمامی هستند. بنابراین، امتناع تفکر و اندیشه در سطح اجتماعی بهعنوان امتناعی در تحرک در مناسبات و قفلشدگی در ساختار موجودیت انضمامی موضوعیت دارد.
در جامعهشناسی ماکس وبر، پروتستانتیسم نه بهعنوان عامل توضیحدهنده سرمایهداری بلکه بهعنوان عاملی مطرح است که انگیزههای انسانی را در داشتن نگاهی ویژه بهکار، زندگی، صرفهجویی و مالاندوزی مفهوم میسازد. ماکس وبر نمیگوید که سرمایهداری، اختراع پروتستانتیسم است؛ بلکه توجه او به منشی است در زندگی که وجهی از آن عقلانیت اقتصادیای است که در اصل، غیرعقلانی است؛ چون مالاندوزیای است بدون انگیزه مصرف. حسابگریای است که کامجویی فردی در آن به حساب نیامده است. ماکس وبر در ریاضت و سختکوشی و امساک کالونی، آن عنصر غیرعقلانیای را میبیند که پیشتازاننده عقلانیت سرمایهداری مدرن میشود. از عقلانیت مدرن نمیتوان سخن گفت، مگر آنکه به سرمایهداری توجه کرد. بنابراین عقلانیت وبری، عقلانیت درهمتنیده با کردارها و نهادها و عقلانیتی تاریخمند است.در این جستار این فرضیه آزمون میشود که در تحلیل و فهم عقبماندگی ایران قدیم، باید به ارتباط ارگانیگ میان ایدهها و کردارها و نهادها توجه کرد و نمیتوان با رویکرد تقلیلگرایانه طباطبایی که تاریخ و تناقضات دیالکتیکی آن را به افراد و عقاید افراد تقلیل میدهد، فهم و درک درستی از دلایل عقبماندگی داشت.
for backwardness via a philosophical approach. Tabatabai considers the refusal of thought as the reason for Iranian backwardness, believing that the cause of all the crises and backwardness of Iranian society is for the lack of philosophical rationality. Except for short excerpts from the history of Iran, Tabatabai considers the whole history of Iran as nothing but crude ideological, sociological approaches, and the absence of thought and rationality. It is for this reason that he, based on his Orientalist and subjectivist method in analyzing the reason for the backwardness of Iran, arrives at a causal relationship between the lack of rationality and the backwardness of Iran. Against his reductionist approach, he reduces all the crises of Iranian society to the lack of Western thought and rationality, Max Weber's methodology puts out that ideas and thoughts can only influence the society through relations, mediators and structures influence. Hence thinking is a social thing.