Abstract:
انقلاب اسلامی ایران را میتوان از بزرگترین انقلابهای معاصر و از مهمترین وقایعِ اجتماعیِ قرن بیستم میلادی دانست. یکی از بارزترین پیامدهای این انقلاب، تغییر و تحولِ بنیادی در قوانینِ کیفری جامعة ایرانی بود. از جمله اساسیترین این قوانین، میتوان به تصویبِ قانون حدود و قصاص و مقررات آن (1361) اشاره کرد. قانونی که با بهرسمیتشناختن کیفرهای بدنی، در تقابل با آموزههای حقوق بشری قرار گرفت و «قرائت مشهور» از نظریه کیفری شریعت را نمایندگی میکرد. بدین لحاظ این پرسش اساسی مطرح میشود که ادلة تصویب قانون کیفری بر مبنای قرائت مشهور چه میتوانست باشد؟ رویهای که با وجود ناهمگونیهای شکلی و ماهوی قوانین لاحق با قانون مذکور، قانون مجازات اسلامی 1370 نیز آن را پیش گرفت و همینک قانون مجازات اسلامی 1392 میراثدار آن است. با آنکه ظرفیتهای دینی قابلِتوجهی در راستای همسوسازی قوانین اسلامی با دستاوردهای حقوق بشری وجود داشته و نیز مشروعیت گونههای مختلفی از کیفرهای بدنی از منظر دینی تأملبرانگیز است. همچنین اجرای مجازاتهای بدنی با پیامدهای سوئی همچون افزایش پدیدة «اسلامهراسی» همراه است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کاربست قرائت مشهور، منحصراً بر پایة دغدغة دینیِ مقامِ حاکمیت نبوده است، بلکه عوامل سیاسی و اجتماعی-فرهنگی نیز در تکیه مقنن بر آن نقش بهسزایی ایفا کردهاند. از برجستهترین مبانی در این زمینه، میتوان به آرمانِ تشکیل یک جامعة قدسی در سایة حاکمیت خداوند، محافظت و مراقبتِ از تمدنِ اسلامی در برابر دستاوردهای مدرنیته، عزم و آهنگِ وجدان جمعی و ارادة عمومی و در نهایت حراست از قدرت سیاسی و دینیِ حاکم بر جوامعِ اسلامی اشاره کرد.
The Islamic Revolution of Iran can be considered one of the greatest contemporary revolutions and one of the most important social events of the twentieth century.One of the most important consequences of this revolution was a fundamental change in the criminal law of Iranian society.Among the most important of these laws,we can mention the law of Hudud and Qisas and its regulations(1982).A law that,by recognizing corporal punishment,contradicted the teachings of human rights and was the representative of the "famous reading" of the criminal theory of Sharia.In this regard,the fundamental question arises: what could be the reasons for passing the criminal law based on the Famous reading,which resulted in a conflict with human rights?However,there has been a considerable religious capacity to reconcile Islamic law with human rights achievements.Also, the legitimacy of different types of corporal punishment from a religious perspective is questionable.In addition,the execution of corporal punishment is associated with adverse consequences, such as an increase in the phenomenon of "Islamophobia".The research findings show that the use of Famous readings about corporal punishment in the post-Islamic Revolution was not based solely on the religious concerns of the ruling party,but also on political and socio-cultural factors in the legislature relied on it.Among the most important principles in this regard,we can mention the idea of forming a holy society under the rule of God,protection,and care of Islamic civilization against the achievements of modernity, determination of collective conscience,protection of political and religious power in Islamic societies.
Machine summary:
٤ براين اساس ، دربارٔە جستار حاضر اين پرسش بنيادي مطرح است که مباني کاربست قرائت مشهور از نظريۀ کيفري شريعت و متعاقبا رد دستاوردهاي حقوق بشري مانند نفي اعدام و کيفرهاي بدني در قانون حدود و قصاص و مقررات آن (١٣٦١) پس از انقلاب اسلامي ايران از منظر تاريخي - جامعه شناختي چيست ؟ خط مشي اي که در قوانين مجازات اسلامي ١٣٧٠ و ١٣٩٢ با وجود فراز و فرودهايي که دچار آن شدند، تا حدود قابل ملاحظه اي ادامه يافته است .
چراکه نمي توان دراين زمينه از توجه به آراي فقهاي معاصر در رابطۀ با اجراي کيفرهاي بدني و امکان تغيير، تبديل و تخفيف آنها که به نظر نقض اجماع است ، به سادگي عبور کرد (ناصر مکارم شيرازي ، مجموعه استفتائات جديد (قم : مدرسه امام علي بن ابي طالب ، ١٣٥٧)، ٣٦٢؛ سيد محمود هاشمي شاهرودي ، بايسته هاي فقه جزا (تهران ، نشر ميزان ، ١٣٧٨)، ١٩٨).
بدين شکل که در مواردي از مواضع تند و سخت قانون حدود و قصاص و مقررات آن (١٣٦١) و قانون مجازات اسلامي (١٣٧٠)، عدول کرده است ، بااين حال اين به معناي نفي تمايل وجدان جمعي به اقامۀ مجازات بدني در جامعۀ ايراني نيست ، بلکه به نظر مي رسد کماکان هم شهروندان در برخي از جرايم مايل به اجراي چنين واکنش هاي کيفري اي نسبت به برخي از مجرمان هستند.