Abstract:
در هر متنی به خصوص متون روایی برای اقناع مخاطب و باورپذیری بیشتر، از شواهد مختلف استفاده میشود. این موضوع در زبانشناسی ذیل مقولهای با نام «گواهنمایی» تعریف میشود. فرانک رابرت پالمر از جمله معنیشناسانی است که این مقوله را به دو نوع «حسی» و «گزارشی» تقسیم و برای هر یک انواعی ذکر میکند. در این پژوهش انواع گواهنماهای موجود در شاهنامه در مولفههای: دیداری (مستقیم و غیرمستقیم)، شنیداری، بویایی، حس ششم، شباهت، انواع گزارش، تجربه و شناخت، دلالت عقلانی، پیشبینی(اخترشناسی و تعبیرخواب)، فرّ ایزدی، قسم و گواه دادن شخص معتبر بررسی شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نشانگرهای حدس و گمان هرچند دربردارندۀ شک و تردید هستند، در نهایتِ صحت گزاره اتفاق میافتند. در گفتمان شخصیتها (شاهزادگان، پهلوانان، موبدان، ستارهشناسان و...) به دلیل عقلانیت بالای فرستنده، گمانها به واقعیت میپیوندد و خلاف آن هیچگاه اتفاق نمیافتد. «استنباط از روی نشانهها» به دلیل مشارکت در دیگر انواع گواهنمایی، کاربردقابل توجهی دارد. از نشانگرهای گواهنمایی میتوان به: افعال حسی و شناختی مانند: «دیدن»، «شنیدن»، «بوییدن»، «دانستن»، «آگاه شدن»، و کنایاتی مانند: «بهدلآمدن» و واژگان دیگری که در معیت گواهنماییها به کار میروند مانند: «گمانم»، «گویی» و «برآنم» اشاره کرد.
In narrative texts, different kinds of evidence are used for more acceptability. This topic is defined as "evidentiality" in Linguistics. F. R. Palmer is one of the semanticists who divides this category into two types: sensory and reported, and also states several types for each one of them. In this research, all types of evidential markers have been studied based on these features: visual evidence (direct and indirect), auditory evidence, sense of smell, the sixth sense, similarity, types of report, experience and cognition, rational signification, prediction (Astronomy and dream interpretation), Yezidis Xvarenah, swear, and witnessing. It is concluded that the markers of guess, even though including uncertainty and skepticism, occur in the entirely factual status of preposition. In the discourse of characters (princes, heroes, mowbeds, astronomers, etc.), because of the high rationality of sender, the guesses come true, and the contrary conditions never do happen. Among the evidential features, inference from signs, regarding its participation in all the other types of evidentiality, is considerable. The following perceptual and cognitive verbs such as "didan", "senidan", "buyidan", "danestan", "agah sodan", and the metaphor like "be del amadan", and the other words including "gomanam", "guyi", and "bar anam" are instances of evidential markers used in Shahnameh.
Machine summary:
٢. پرسش و فرضیه نویسندگان این پژوهش برآن هستند تا به این پرسش پاسخ دهند که : در شاهنامه چـه نـوع گواه نماهایی وجود دارد؟ و از چه نوع راهبردهایی برای بیان آن استفاده شده است ؟ فرضیه پژوهش بیانگر این است که : انواع گواه نمایی حسی و گزارشی ماننـد: دیـداری ، شـنیداری ، حس درونی ، شناخت و تجربه ، دلالت عقلانی ، استنباط از روی نشانه ها، شباهت ، گـزارش عمومی ، دست دوم و سوم به صورت های مختلف در متن به کاررفتـه انـد.
این مقالـه نشـان مـی دهـد کـه در زبـان فارسـی گـواه نمـایی دسـتوری نشده است اما دیگر راهبردها مانند: ماضی نقلی ، فعل های ادراکـی و شـناختی ، فعـل هـای اظهاری ، ساخت مجهول و نقل قول می تواند نشان دهنده آن باشد.
در شاهنامه گاهی به گزارشاتی برمیخوریم که نام گوینده ذکر نشده ، بااین حـال پیـام موثق است و نبود نام دلیل بر بی اعتباری خبر نیست : بدو گفت من زین نوآمد بسی سخن ها شنیدستم از هر کسی پرآشوب جنگست زو روزگار همــه یــاد دارم ز آموزگــار کـه از تخمـۀ تـور وز کیقبـاد یکی شاه سـر برزنـد بـا نـژاد (2403-2401/2) در این ابیات هنگامی که پیران خواب خود را که درباره روی کار آمدن کیخسرو اسـت به افراسیاب تعریف می کند، افراسیاب به این موضوع اشاره می کند کـه ایـن سـخن را از افراد مختلفی شنیده است «شنیدستم از هرکسی ».