Abstract:
نمود واژگانی مشخّصهای معنایی است که نشان میدهد رویداد بیانشده بهوسیله فعل، چگونه در طول زمان بهپیش میرود و دو ویژگی مستقل؛ انطباق مفعول با رویداد و مشخّصۀ رویداد را دارد. براثر تعامل این ویژگیها، فضایی نحوی در گروه فعلی تشکیل میشود که آن را دامنۀ خوانش نمودی مینامند. در پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد مکدونالد (2006 و 2008)، چگونگی اشتقاق نحوی محمولهای حصولی و غایتمند و تشکیل دامنۀ خوانش نمودی در آنها بررسی شده است. براساس نتایج پژوهش، در فرایند تشکیل دامنۀ خوانش نمودی اگر موضوع درونی اسم کمیتدار یا اسم جمع عریان باشد، مشخّصۀ نامعیّن با گروه نمودی همنمایه میشود و درنتیجه، دامنۀ خوانش نمودیِ گسترده تشکیل میشود؛ امّا اگر موضوع درونی اسم شمارشناپذیر باشد، با گروه فعلی کوچک همنمایه میگردد و دامنۀ خوانش نمودیِ کمینه تشکیل میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که وجود یا فقدان ویژگی [کمیت] در گروه اسمی بهتنهایی تعیینکنندۀ دامنۀ خوانش نمودی نیست، بلکه حضور گروه نمود و جایگاه موضوع درونی پس از حرکت در نمودار درختی نیز در تعیین این دامنه اثرگذار است.
.Lexical aspect is a semantic feature that concerns how the event described by the verb develops along a timeline. It has two independent features: object-to-event mapping and event feature. The interaction of these two features form a syntactic space within the verb phrase called ‘domain of aspectual interpretation’. The main question of the research is: which syntactic elements affect the formation of domain of aspectual interpretation in Persian eventive predicates. To answer this question, the syntactic derivation of achievement and accomplishment verbs and the formation of their domain of aspectual interpretation have been analyzed according to Mac Donald’s approach (2006, 2008). The results of the study show that if internal argument is quantified noun or bare plural noun, underspecified event feature will co-index with AspP and finally extended domain of aspectual interpretation is formed. But if internal argument is mass noun, it will co-index with vP and minimal domain of aspectual interpretation is formed. The results also indicate that not only the presence or absence of the [quantity] feature is determinative in defining the aspectual domain of interpretation, but also the existence of AspP and the location of internal argument after moving in tree diagram are effective in defining this domain.
Machine summary:
دربار ە مقولۀ نمود واژگاني در زبان فارسي چندين پژوهش در چارچوب هاي زايشـي و نقـش گـرا انجام شده است ؛ امّا هيچ يک از آن ها تأثير جايگاه و نوع عناصر نحوي جمله بر تشکيل دامنۀ خوانش نمودي را بررسي نکرده اند.
وي ايـن خـوانش را محتمـل تـرين خوانشي ميداند که بيشتر پژوهش گران (مانند ريتر و روزن ، ١٩٩٨؛ تني ١، ١٩٨٧) را مجاب کرده است که بپذيرند اسم هاي شمارش ناپذير و اسم هاي جمع عريان اثر نمودي مشابه روي محمول دارنـد؛ امّـا مک دونالد (٢٠٠٨: ٤٧) با افزودن عبارت تداومي in ten second for an hour که به شکل گيري جملۀ (١٠) منجر ميشود، خوانش نموديِ «توالي رويدادهاي مشابه ٢» را معرّفي کرده و عنوان ميکند که در اين جمله باوجود اسم جمع عريان در جايگاه موضوع دروني و درکنار محمول غايت منـد، خوانشـي نهايت پذير داريم .
٣- بررسي داده ها با توجّه به مطالب مطرح شده در بخش مباني نظري و براساس رويکرد مک دونالد (٢٠٠٨: ٤٦-٥٤)، در اين بخش اشتقاق نحوي محمول هاي حصولي و غايت مند در زبان فارسي با انواع موضوعات درونـيِ کمّيت دار و بدون کمّيت ، در قالب نمودارهاي درختي تحليل ميشوند تا چگونگي تشکيل دامنۀ خوانش 1 نمودي و نهايت پذيري محمول ها در آن ها تبيين گردد.
Structuring Event: A study in the Semantics of Lexical aspect.