Abstract:
تاریخ و تاریخ نگاریِ مسائل یک دانش می تواند هم به تصویر درست خاستگاه شکلگیری مسائل یک علم کمک کند و هم میتواند در موضوعشناسی مسئلههای یک علم به کمک عالمان بیاید و به آنان کمک کند تا به نقش زمان و زمینه در چرایی طرح هر مسئله و مواجهه عالمان آن علم با این مسائل، تسلط و وقوف کاملی پیدا کنند.حقوق زنان به عنوان یکی از محورهای پژوهشی در دانش فقه در طول تاریخ دینداری و زیست مؤمنانه مسلمانان دچار فراز و فرودهای فراوانی شده است که در این مقاله تلاش شده تا در یک بازه زمانی ویژه به این مقوله پرداخته شود و ضمن نگاه تاریخ محورانه به تحلیل چرایی این فرود تاریخی حقوق زنان در جامعه اسلامی پرداخته شود. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از روش تحقیق تحلیلی و اسنادی، با مراجعه به منابع کتابخانهای، ضمن تبیین اجمالی شخصیت و جایگاه زنان در عصر نبوی و ظرفیتهای ایجاد شده توسط دستگاه معرفتی اسلام برای فعلیت یافتن توانمندی ایشان، به سوال اصلی یعنی «تغییر نگاه به شخصیت و حقوق زنان پساپیامبر، کی و چگونه اتفاق افتاد؟» پاسخ داده شود.با مبنا قراردادن گزارشهای تاریخی و به روش تاریخنگاری تحلیلی، پاسخ اجمالی به پرسش اصلی مقاله، آن است که؛ اولین گامهای بنیادین برای این انحراف در خلافت امویان برداشته شده است، به عنوان نمونه به: بازگشت گفتمان جنسی به رابطه زن و مرد، بازگشت به نگاه شیءگونه به زن، ترویج مفاسد اخلاقی به هدف جلوگیری از ظرفیتهای اخلاقی و انسانی زنان، و... میتوان اشاره کرد.
Machine summary:
)ابوبکر، ٢٠١٢: ١٩٠( برخي نيز در تبيين بيشتر وضعيت زنان در جامعه پيشابعثت مينويسد: جامعه عربهي پيشها بعثهت ازآنجاکه جامعهاي مبتني بر برتريجويي جسمي و جنگطلبي بود لهذا قهدرت بهدني را معيهار برتهري انسانها و همچنين قبايل ميدانست اين وضعيت مردان را در جايگاه ويژهاي قرار داده و زنهان ک از نظر جسمي توانمندي برابري با مردان را نداشتند به حاشيه بهرده و فرادسهت )مهرد( و فرودسهت )زن ( درست کرده بودند )احمد خاکي ، ٦٣؛ نصيف، ١٤٣١: ٤٧( اگرچه زن به تعبير برخي نويسندگان بر جسمش سلطه داشت و خود را ميتوانست در اختيهار مردانهي به دلخواه قرار دهد )احمد، ١٣٩٤: ٦٠ ؛ العلوي، ١٩٩٦: ١٦( اما روشن است اينگون آزادي اگهر انتخهاب گرايانه نباشد و از سر جبر اقتصادي يا روحي و رواني يا هر عامل محرک ديگري باشد بهعنوان يک ارزش قابل اشاره نيست؛ چراکه در همين حالي که به اعتقاد اين نويسندگان زن بر جسم خهويش سهلطه داشهت همزمان در پيرامونش زن مالي از اموال بود که به ارث برده ميشد و گاه رقيبان جنسياش در خان دها زن ديگري بودند که براي ماندگاري خويش بايد تن به يک رقابت جنسي ميدادند.
)عثمان، ١٩٧٦: ٨٧؛ انصاري، ٢٠٠١: ٣٨٤( ٢( نگاه شيء گونه به زن همان گونه که اشاره شد در جامعه پيرامون پيامبر و جوامع دورتهر نگهاه شهيء گهونگي ب زنهان نگاهي مطرح بود که پيامبر تلش کرد تا اين نگاه را اصلح کند و زن را شخصي بهتماممعنا همسهان مردان بداند، اما در عصر امويان که زنان ابزاري براي ارضهاء شوت حاکمهان.