Abstract:
ولایت به معنای سرپرستی و حضانت به معنای پرورش، دو مقولهای مهم در زندگی فرزندان در نهاد خانواده میباشند. در فقه امامیه، ولایت فرزند در وهله نخست به عهده پدر و حضانت در وهله نخست بر عهده مادر قرار داده شده است. بر این اساس، این پرسش مطرح میشود، که تغیر جنسیّت چه تأثیری بر ولایت و حضانت فرزندان دارد؟ این پژوهش با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی، در پاسخ به پرسش مذکور، دو دیدگاه را واکاوی میکند. نخست آنکه از آن جهت که پدر از عنوان پدری و مادر از عنوان مادری با تغییر جنسیّت، خارج میشوند، حضانت و ولایت آنها نسبت به فرزند ساقط میشود. در مقابل برخی از نظرگاه دیگر نیز این احتمال را میدهند که ولایت و حضانت آنها همچنان باقی و ثابت میباشد. چرا که در عرف به پدر و مادری که تغیر جنسیّت دادهاند، پدر و مادر اطلاق میشود، چون پدر مادر از عناوینی هستند که با تغیر جنسیّت زایل نمیشوند.
Guardianship of children and their custody are two important things in the family institution. According to Shia jurisprudence, the guardianship of children is the responsibility of the father and their custody is the responsibility of the mother. Now we have to answer the question, what effect does change the gender of parents have on guardianship and custody of children? In response to this question, this research investigates two points of view with a descriptive-analytical method. First, because the father loses the title of a father by changing gender and the mother loses the title of mother by changing gender, their custody and guardianship over the child are lost. On the other hand, some jurists consider it possible to remain in their guardianship and custody. Because in the social context, people call those who were parents before the gender change because the title of each parent cannot be taken away from them by gender change.
Machine summary:
» (موسوي خميني، بي تا، ٦٢٧) و يا مثلا آيت الله محمد مؤمن قمي ميفرمايد: «ترديدي نيست که اگر مادري تغيير جنسيت دهد و تبديل به مرد شود، ولايتي بر فرزندان نابالغ خود پيدا نميکند، اصولا عنواني که براي ثبوت ولايت لازم است ، عنوان پدري است ، و مادر به صرف تغيير جنسيت ، عنوان پدر نمييابد، زيرا پدر کسي است که از نطفۀ او فرزند به وجود آمده باشد و اين عنوان برکسي که فرزند را در شکم خود حمل کرده و سپس او را به دنيا آورده ، صدق نميکند، چه بسا ادعا شود که پس از تغيير جنسيت مادر، باز هم وي مادر فرزندانش خوانده شود.
» (فاضل لنکراني، ١٣٨٥، ١٤٤) مستندات اين ديدگاه ادله ذيل مي باشد که به صورت مختصر بيان مي گردد: دليل اول : ترتب ثبوت ولايت بر عنوان پدر بدون شک ولايت پدر بر فرزندان ، از امور واضح و روشن در فقه اسلامي است و قرآن کريم (نساء/٦) و روايات متعدي بر آن دلالت ميکنند (بروجردي، ١٣٨٦، ٣١٦) از سوي ديگر ولايت بر عنوان پدر مترتب است و با تغيير جنسيت پدر ديگر اين عنوان بر او صدق نميکند، (مؤمن قمي، ١٣٨٥، ١٥٩) به عبارت ديگر، هر گاه پدر تغيير جنسيت دهد، موضوع او تغيير پيدا کرده و احکامي که براي آن موضوع ثابت بودند نيز تغيير مييابند، حکم به ثبوت ولايت براي پدر با عنوان موضوع پدر بودن ، ثابت بود و هر گاه عنوان پدر بودن زايل گردد، حکم مربوط به آن نيز از بين ميرود، هر چند به لحاظ قبل از تغيير جنسيت ، پدر فرزندان خويش محسوب ميشود.