Abstract:
عرفانیات ایران،یکی از کهنسالترین و درخشانترین ادبیات عرفانی جهان است.در غنایی آن همان بس که در کلیاتش،مجموعهای از فرهنگ غنی و معارف اسلامی و آیین و سنن ایرانی و حکمت شرق و غرب با بکیه بر ادیان خدایی و باستانی با تشخصهای گوناگون همراه با کمالات اخلاقی و معرفت بشری درهم آمیخته و عرفان نال ایران اسلامی را به وجود آورده است. این خداوندان اندیشه توانستهاند در تحول اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی در سدههای پیشن،اخلاقی مبتنیبر احکام دین مقدس اسلام با تکیهبر سیرت پیامبر اعظم(ص)و پیشوایان و اولیای حضرت حق با راز و رمزهای صوفیانه و عارفانه و مستحسنات آنها ضمن عنایت به تعاطی اندیشهها معاشرتها برای مردم بنمایانند. از سوی دیگر،از تعاملات سکولاریسم و دنیاگرایی محض در طول دوران سیاسی و اجتماعی خود بپرهیزند.
Machine summary:
"گفتار نخست بررسی عرفانهای اسلامی معانی تصوف و عرفان تصوف،عرفانی است که از دیدگاه اسلان و تعالیم آن با عنایت به شناخت آفرینندهء بزرگ جهان و مبدأی کل عالم هستی نگریسته شود،ولی وصول به این هدف در تصوف، با رعایت مبانی شرع،زهد و پرهیز،اعراض از دنیا و تزکیهء نفس از راه تعلیم و تعلم،سیر و سلوک در وادیهای شریعت و طریقت و سرانجام دستیابی به حقیقت میسر میشود،«اما شناخت نهایی با عغرفاناست،رهروان این راه در تصوف به اهل قال معروفاند».
). موضوع وحدت وجود در آثار اندیشمندانی چون افلاطون و پلوتین که آشکارا بدان اشاره شده است وجود داشته و همین اندیشهها به عرفان مسیحی و تصوف اسلامی راه پیدا کرده و در هر دوره جلوههای مختلف یافته است،تا اینکه در سدهء هفتم با ظهور ابن عربی به اوج خود رسیده و محور اندیشههای صوفیان شده است.
عمدهترین عوامل مؤثر در رویکرد از دینگریزی و حرکت به سود دنیاگرایی در میان غربیان،بیاعتمادی به آموزههای دینی،سورء رفتار کلیسائیان،تحریف و تصرف در مقدسات خود،برخورد با فرهنگهای ملل دیگر و فرار از سیطرهء کلیسا،با انحراف از یگانهگرایی و حقیقت پنداری بوده است که در بخش حاضر،فهرستوار به توضیح اجمالی آن میپردازیم: سیرهء ارباب کلیسا(دین گریزی و حرکت به سوی سکولاریسم) این امر مشتمل بر عوامل درونی و برونی زیر بوده است: الف-عوامل درونی: 1.
اما عرفانهای سکولاریسم که بخشی از جهان را فراگرفته و در تمدن جدید غرب،قوام یافته است،مبتنیبر اصالت انسان و اندیشههای دنیوی وی است که در واقع، آبشخور آن،امتزاج و تلفیقی از ادیان یهود و مسیح و افکار ناصواب مکتبهای فرق غیر دینی بوده که تنها به تعلقات دنیوی و عقل جزیی گرایش پیدا کردهان."