Abstract:
هدف پژوهش حاضر واکاوی هویتهای متعارض خاورمیانه است. در این راستا، و با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال اصلی پاسخ داده شده است که «گروههای هویتی مؤثر در خاورمیانه کدامند و چه نقشی در بینالمللی شدن تعارضات هویتی خاورمیانه ایفا کردهاند؟». یافتههای پژوهش نشان میدهد که با شروع و گسترش تعارضات هویتی، هر یک از بازیگران منطقهای و بینالمللی خاورمیانه درصدد برآمدند تا با بهرهگیری از موضوعات و گروههای هویتی، به اهداف هژمونیک خود در منطقه دست یابند؛ که این امر به کنار رفتن و بعضاً حذف رقبای منطقهای میانجامد. از سوی دیگر، گسترش هویتهای بنیادگرای متعارض، نوعی سهمخواهی و تلاش برای کسب منافع و موقعیتهایی است که سالها بهسبب وجود حاکمیتهای دگرخواه و اقتدارطلب و با روا داشتن تبعیض نسبت به سایر هویتهای موجود، در روند دولت- ملتسازی ناقص، نادیده انگاشته شدهاند. در حاشیه ماندن و یا حذف دیگر گروههای هویتی در کشورهای اقتدارگرا با رویکرد برتریبخشی به یک گروه، قوم، نژاد و یا مذهب خاص، میتواند از عمدهترین دلایل و عوامل رادیکال شدن اعتراضات در این کشورها باشد که بهطور معمول، با رقابتهای منطقهای و جهانی نیز همپیوند میشود.
The purpose of the present research is to study conflicting identities in the Middle East. In this regard, a descriptive-analytic method was used to answer this question: Who are the effective identity groups in the Middle East and what role have they played in internationalization of identity conflicts there? The results reveal that with the onset and expansion of identity conflicts, each of regional and international actors in the Middle East have sought to reach their hegemonic purposes in the region using identity issues and groups and that this subject leads to marginalization and sometimes omission of regional rivals. On the other hand, the expansion of conflicting fundamentalist identities conveys a sort of reclamation and an attempt to obtain the interests that were ignored for years due to altruist and authoritarian governments and discrimination to other identities in the process of defective nation-state building. Marginalization or omission of other identity groups in authoritarian countries with the approach of giving priority to a certain ethnic group, race, or religion are some of the major causes of radicalization of protests in the countries which usually associate with regional and global competitions too.
Machine summary:
برجستهشدن گروههای هویتبنیاد درمقابل دولتهای شکننده خاورمیانه از یک منظر نوعی تسویهحساب شخصی در رقابتهای منطقهایو بینالمللی محسوب میشود؛ بهطوری که برخی از بازیگران منطقهای همچون عربستان سعودی وبازیگران فرامنطقهای تلاش میکنند موضوعات هویتی و گروههای شکلگرفته پیرامون آن را برای رسیدنبه اهداف هژمونیک خود در منطقه و در مقابل سایر رقبای منطقهای علم کرده و از آنان بهره جویند(Messner & Haken, 2015: p.
به بیان دیگر، در دوران بعد از جنگ سرد و با ورود نیروهای غیردولتی به منازعات و مطالبات سیاسی و منطقهای، دیگر نمیتوان تنها کشورها و دولتهای خاورمیانه را بهعنوان اصلیترین بازیگران امنیتی و استراتژیک این منطقه مورد توجه و تأکید قرار داد (مصلینژاد، 1391: ص143).
باید اذعان داشت که در دوران پس از جنگ سرد و با تغییر موقعیت ژئوپلیتیکی خاورمیانه، نیروهای اجتماعی هویتگرا و هویتهای مقاومت نیز وارد بازی قدرت عصر جدید گردیدهاند؛ عمده مطالبات آنان تحتتأثیر فضای انقباضی داخلی و گاه حمایتهای دولتهای رقیب، حاوی درونمایههای هویتی- نژادی Heart Land است که بهدلیل سرخوردگی و عدم اجابت از سوی دولتهای خویش، به کنشگران رادیکال و بعضاً برهمزننده نظم موجود بینالمللی و منطقهای تبدیل شدهاند.
Iraq in Search of Political Stability: The Attempt to Establish Consensus Democracy 1 Seyed Mohammad Mohseni1, Ahmad Ashrafi2, Ali Mohammadzadeh3 1.
Assistant Professor, Department of Political Science and International Relations, Sharoud Branch, Islamic Azad University, Shahroud, Iran.
Keywords: Political Stability, Democracy, Ijmā'(Consensus), Iraq, ISIS.