Abstract:
سرنوشت پر فراز و نشیب چادر در زندگی زنان ایرانی، موجب شده است که معانی فراوان و متعارضی در آن پنهان شود: عقب نگاه داشتن زنان از تمدن، مقاومت در برابر زن فرنگیمآب خودباخته، عدالتخواه بودن، پوشش قشر حزباللهی همرنگ با حکومت، فراهمآورندۀ زیبایی برای زن محجبۀ متجدد. این تعابیر که از حدود 150 سال پیش بر روی چادر بار شد، با تغییرات در کالبد آن همراه بودند؛ از تنوع در مدل دوخت گرفته تا همنشینی با دیگر اشیا. در مقالۀ حاضر با بهکارگیری رویکرد مطالعات فرهنگ مادی، و استفاده از اسناد و شواهد مکتوب، چهار دوره زندگی اجتماعی چادر در عصر جدید را نشان میدهیم: نماد عقبماندگی، ابزاری انقلابی و رهاییبخش، نشانۀ حکومتی بودن، کالایی ادغامشده در بازار مد. دوران پهلوی اول، چادر بهمثابه پوششی دور از تمدن و از خلال تعارضات امر سنتی با مدرن به سخن درآمد. دورۀ دوم، چادر در خدمت انقلاب و مبارزه در برابر فرهنگ مصرفگرای غرب قرار گرفت. در دورۀ سوم، چادر شکلی از سلطۀ فرهنگی-سیاسی را همراهی کرد. در دورۀ چهارم، چادر مدهای خود را آفرید تا زیباییهای بصری صاحبش را نهتنها پنهان نکند، بلکه آنها را هرچه بیشتر آشکار سازد.
The tumultuous fate of chador in the social life of Iranian women, led to the concealment of conflicting meanings: keeping women back from civilization, resistance against Western women, carrying justice-seeking meanings, clothing of the ruling Hezbollahi faction, beauty provider for the modern veiled woman. These meanings were associated with changes in its body; From the variety of sewing patterns to the accompaniment with other objects. In the present article, through documentary method, we show four periods of chador social life in the new era: as a symbol of backwardness, as a revolutionary and liberating tool, as a symbol of pro-government, as a commodity integrated in the fashion market. In the first Pahlavi period, the chador was spoken of as a distance from civilization and through the conflicts of the traditional with the modern. In the second period, the chador served the revolution and fight against the consumerist culture of the West. In the third period, the chador was associated with a form of cultural-political domination. In the fourth period, the chador created its own fashions to not only does not hide her owner's visual beauties, but also tries to reveal them as much as possible.
Machine summary:
اما چه هنگام ، ابهت این شی ءِ سـراپا سـیاه کـه سـر تـا پـای بـدن را در خـود فرومی کشد و دربرهه انقلاب حس رهایی با انقلابی بودن را به همراه داشته است اینک به چالش کشیده شد؟ این شی ء چه هویتی در تاریخ برای خود دست وپا کرده اسـت ؟ و ایـن هویت با آنها و دیگران چه می کند؟ فراتر از این دو حسِ کم وبیش رودرروی هم ، چادر بـه شیوه های گوناگون دیگری نیز می زید؛ هرچند سرگذشت پر فرازونشیبی که در تـاروپودش نفس می کشد، این تنوع را نادیدنی کرده است .
کسانی که انقلاب می کنند، انتظار دارند جامعۀ جدیدِ خود را براساس آنچه دوست دارند، بسازند و فرض اساسی شان این است که اگر چهرة جامعۀ تازه تا حد ممکن در همۀ جنبه ها با جامعۀ پیشین تفاوت نکند، پس چگونـه مـی توانـد انقلابـی باشد؟ سال ٥٧ نیز بسیاری از مسئولینِ رده بالای انقلابی و روحانیون توقـع داشـتند وقتـی زنان را می بینند، یاد رژیمِ گذشته نیفتند و بانوان ارزش های انقلاب را تداعی کننـد؛ در ایـن میان چه چیزی بهتر از چادر می توانست نشان دهندة تمایزِ حکومـت هـا باشـد وقتـی زنـانِ بسیاری آن را به عنوان سمبل مخالفت با بورژوازی و نظام غربزدة شاهنشـاهی ، ضـدیت بـا تقلید و مدپرستی ، و همین طور مثل پناهگاهی برای دوری از آزارهای جنسی و حضور امن در خیابان ها پوشیدند و به تظاهرات رفتند؟ «بانوان ایرانی باید نشـان دهنـد کـه بـا آن زن - عروسک که در سال های گذشته از او ساخته بودند، فرق دارند.