Abstract:
صرف نظر از تعریف علمای منطق که جوهر شعر را تخییل دانستهاند، ادبا و علمای عروض عربی، شعر را کلامی موزون و مقفّی تعریف کردهاند، به طوری که به اتفاق آراء وزن، ویژگی اساسی و متمایز شعر به شمار رفته است. از طرف دیگر بر خلاف نظر مشرکان صدر اسلام که قرآن را شعر، و پیامبر اکرم را شاعر قلمداد کردهاند، قرآن خود را از شعر بودن و پیامبر را از شاعری منزه و مبرا دانسته است. نکتۀ حائز اهمیت این است که در میان آیات قرآن و نیز احادیث نبوی، آیات و عباراتی یافت میشود که موزون افتادهاند. از این رو اغلب عروضدانان عربی کوشیدند که شعر را به گونهای تعریف کنند که این آیات و احادیث بیرون از این تعریف قرار گیرد. به همین دلیل «قصد و نیت» را به تعریف شعر افزودند تا از این طریق اگر سخنی بدون تعمد و نیتِ گوینده، موزون افتاد از دایرۀ شعر خارج گردد. بنابراین از منظر این تعریف، از آنجا که آیات و احادیث نبویِ موزونْافتاده، ناخواسته موزون شده و تعمدی در موزون بودنِ آن نبوده است خارج از دایرۀ شعر قرار میگیرد. روش این پژوهش توصیفی و تحلیل تاریخی است.
Unregarding of the logic scientists' definition that says that the essence of poetry is imagery, prosody scientists define poetry as a rhythmic and rhymic discourse, which its main characteristic is rhythm. Besides, contrary to the opinion of the polytheists at the Islamic advent that says Quran is poetry and called Prophet Mohammed a poet, Quran totally rejected this perspective and purified the prophet from this claim.The important point here is that among Quranic verses and prophetic narrations we can find parts and phrases, which are rhythmic. Therefore, most of the Arabic prosody scientists tried to define poetry in a way that these qur’anic verses and prophetic words have been considered out of this definition. As a result of that they added intention to the definition of poetry so that if a speech becomes rhythmic without intention it will be unregarded as poetry. So, depending on this definition, we concluded in this descriptive analytical study that Quranic verses and prophetic words which are unintentionally rhythmic cannot be considered as poetry.
Machine summary:
آيات موزون افتادقرآنکيم ونقش آن هادرافزودن عنصر« قصدونيت »درتعريف شعرعربي (تاريخ دريافت : ١٣٩٩/١٠/٢٢ تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠١/١٤) علي اصغر قهرماني مقبل ١ 1400 چکيده صرف نظر از تعريف علماي منطق که جوهر شعر را تخييل دانسته اند، ادبا و علماي عروض عربي ، شــعر را کلامي مــوزون و مقفي تعريف کرده اند، به طوري کــه به اتفاق آراء وزن ، ويژگي اساسي و متمايز شعر به شمار رفته است .
ابن سينا در تعريف خود از شعر اين سه عنصر را اين گونه جمع کرده اســت : «إن الشعر هو کلام مخيل مؤلف من أقوال موزونۀ متساويۀ- وعند العرب : مقفاة »١ (ابن ســينا، ١٩٦٦: ٢٣) در اين ميان برخي از علما و ناقدان شــعر عربي ، از عنصر «قصد و نيت » به عنوان يکي از ارکان شعر عربي سخن گفته اند که در ادامه نوشته به تفصيل ، سخنان آنان آورده خواهد شد.
بنابراين کساني که قصد و نيت را به عنوان شرط شعر نپذيرفته اند، به آن سبب نبوده است که اين نوع آيات را شــعر مي دانسته اند؛ بلکه بنا بر آنچه که بيان شد ضرورتي نمي ديده اند که عنصر نيت را در تعريف شعر بياورند، زيرا در قرآن نمي توان آيه يا آياتي را يافت که از بحرهاي هشت يا شش رکني باشد و کاملا منطبق بر وزني از وزن هاي موجود در شعر عربي باشــد.
- Abuzyd al-Qurashi, Muhammad (2000): "Jamarat Ashar al-Arab, Description and -Al-Taba'iyya al-Thalat, Beirut: Dar al "Discipline and The Qadim of La'ali Fa'ur, شمپايارپةيا:ول ٨ Katab al-'Lamiya.
-Al-Ma'iyar Fi Awzan al" :(١٩٦٨) Ibn al-Sarraj al-Shanitari, Abu Bakr Muhammad - Ashar al-Ashar Wakaf f Alam al-Qawf," Research by Muhammad Rezvan al-1400 Daiya, al-Taba'a al-Awwali, Beirut: Dar al-Anwar.