Abstract:
چکیدهنهی ارشادی و مسائل پیرامونی آن به دست دانشمندان اصول فقه طرح شده است و آنان در باب نشانهها و مصادیق این موضوع، مباحثی را بیان داشتهاند. نوشتار حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی به نگارش درآمده، با بیان ماهیت نواهی ارشادی، مباحث خود را بر اساس دو فرضیه سامان داده است؛ نخست اینکه، معیارهای شناخت نواهی ارشادی از دیگر نواهی متفاوت است و دیگر اینکه نهی ارشادی دارای آثاری از جمله، ثبوت حکم شرعی، فساد عمل و کشف از حکم وضعی است. رهاورد این پژوهش این است که معیار نواهی ارشادی، رعایت مصلحت مکلف و جلوگیری از قرار گرفتن وی در مفسدۀ دنیوی و ضررهای عملی است که از آن منع شده است و به همین دلیل هم ارتکاب آن، عقاب اخروی ندارد. به علاوه، اثر نهی ارشادی، خواه ارشاد به جزئیت، شرطیت و یا مانعیت باشد و خواه متعلق آن، عبادات یا معاملات باشد، فساد است.
AbstractGuidance prohibition and its related issues have been proposed by scholars of the principles of jurisprudence, and they have discussed the signs and examples of this issue. The present article, which has been written in an analytical-descriptive method, has organized its discussions based on two hypotheses by stating the nature of the instructional ban;First, the criteria for recognizing the instructional prohibition are different from other prohibitions, and secondly, the instructional prohibition has effects such as proving the Shari'a ruling, corruption of action, and discovery of the status quo. The result of this research is that the criterion of guidance is to observe the expedient duty and prevent him from being in the worldly corruptor and practical harms that are forbidden from it, and for this reason, committing it has no afterlife. In addition, the effect of prohibitive guidance, whether it is guidance in detail, conditionality or obstruction, and whether it belongs to worship or transactions, is corruption.Keywords: Prohibition, Guidance, Expediency, Corruption, Imami Jurisprudence
Machine summary:
بازانديشي معيارهاي شناخت نواهي ارشادي و آثار آن در فقه اماميه 1 محمد نوذري فردوسيه تاريخ دريافت : ١٤٠١/٠٥/٠١ 2 علي محمديان کبريا تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٠٧/٠٥ چکيده نهي ارشادي و مسائل پيراموني آن به دست دانشمندان اصول فقه طرح شده است و آنان در باب نشانه ها و مصاديق اين موضوع ، مباحثي را بيان داشته اند.
او در کتاب «رسائل فقهيه » خود به اين موضوع پرداخته و معتقد است ، اوامر ارشادي همانند اوامر مولوي نيستند که مولا با آن اوامر، به استعلا، برتري و تعّبد امر کند تا بر موافقتش ثواب به دست آورده شود؛ افزون بر اينکه انجام مأموربه فوايدي داشته و ترک آن نيز عقاب دارد.
٣. حقيقت نواهي ارشادي و تفاوت آن با خطابات مولوي اکثر فقهاء خطابات ارشادي را چنين تعريف کرده اند: خطاباتي که از طرف مولي صادر شود، نه از جنبه مولويت او، بلکه از جهات ديگر مثل داعي نصحيت کردن يا ارشاد به مترتب شدن مصالح و مفاسدي بر خطاب اعم از مصالح دنيوي يا اخروي است ، (محقق اصفهاني، ١٤٢٩ق ، ج ١٧٠،٢) (جمعي از محققان ، ١٣٩٢ش ، ٨٥٧).
همان گونه که اگر به لحاظ مفسدة اخروي از باب خيرخواهي و نصيحت نهي کند، نه از باب مولويت باز هم در اينجا اين نهي، مولوي است نه ارشادي (حسيني شيرازي، ١٤٣١ق ، ٣٨٦-٣٨٧).
همچنين در مواردي که ندانيم نهي مولوي است يا ارشادي، مثل «لاتصل في وبر مالايوکل لحمه »، اينجا حکم به فساد و عدم فساد نميشود، بلکه اگر ارشاد به جزئيت و مانعيت باشد، دلالت بر فساد ميکند و الا دلالت بر کم شدن ثواب ميکند (سبحاني، ١٣٨٨ش ، ١٦٢-١٦٣)،(شهابي آملي، ١٤١٨ق ، ٣٨٩).