Abstract:
سرایش شاعران در زندان و بیان شکواهای تلخ از زمانه از سویی و ستیز ادبی با جور حاکمان از سویی دیگر در دیباچۀ حبسیه-سرایی جای میگیرد که خود از گونههای کمیاب ادبیّات غنایی در ادب فارسی و عربی برشمرده میشود. بررسی حبسیات شاعران ایرانی و عرب نشان از این دارد که این نوع ادبی با گذشت زمان، تغییر مشهودی در ساختار و محتوا نداشته و این فرض ایجاد میشود که توقّف رشد ادبی داشته است. در این مقاله تلاش شده است با انتخاب چهار حبسیۀ برجستۀ فارسی و عربی که در بازههای زمانی متفاوت سروده شده است، نخست مؤلّفههای مشترک این نوع، تعیین و سپس علل و عوامل توقّف رشد آن به شیوۀ توصیفی – تحلیلی بررسی گردد. پژوهش حاضر با نگاهی به گزینش متن از دو دورۀ متفاوت تاریخی انجام شده است. یافتهها نشان میدهد بینامتنیّت، خوانش برابر، الگوی تاریخی مشابه از مؤلّفههای ایستایی این نوع ادبی است. به علاوه چهار علّت که موجبات توقّف رشد ادبی حبسیات را فراهم کرده بازیابی شده است.
The literary works of imprisonment is dealt with composing poems in prison and describing bitter complaints as well as literary combat with the cruelty of the rulers. This is counted as one of the rare types of lyric literature both in Persian and Arab literature. Over time, this literary type has not been significantly changed from the views of texture and context. Therefore, this hypothesis is emerged that it might have been exposed to obstruction. In the current research, four prominent literary works of Persian and Arab imprisonments composed in different intervals have been chosen. Then, the in common components of this type have been determined. For the next step, the causes and reasons obstructing its development analyzed based on an analytical-descriptive approach. The present research scrutinize a text from two different historical eras. The findings indicate that the obstructing reasons are mainly referred to the intertextual issues, equal compatibility, similar to historical pattern from static items. Moreover, this study has also evaluated the four main factors hindering the development of this type of literature.
Machine summary:
در نوشتار پیش رو تلاش شده است با انتخاب چهار حبسیۀ برجستۀ فارسی و عربی که در بازههای زمانی متفاوت سروده شده است، نخست مؤلّفههای مشترک این نوع، تعیین و سپس علل و عوامل توقف رشد آن به شیوۀ توصیفی – تحلیلی بررسی شود.
همسانی قالب قصاید ابوفراس حمداني، مسعود سعد سلمان، ملک الشّعرای بهار و احمد صافی النّجفی سبب ایجاد سرمتنیّت و بینامتنیّت در آثار منتخب شده است.
در زمان مسعود سعد سلمان و ابوفراس بهکارگیری قالب قصیده در شعر براساس نُرم عملکرد شاعران زمان خود بوده است، امّا انتخاب آن در دورۀ ملک الشّعرای بهار و احمد صافي قابل تأمّل است.
) مسعود سعد نیز در ابیاتش از این واژگان استفاده کرده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (سعد سلمان، 1362: 345) اندوه، درد و حسرت در اشعار ملک الشّعرای بهار اینگونه با واژگان منفی و مشابه بیان شده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (بهار، 1382: 382) در شعر صافی شاعر با استفاده از لحن خطابی واژههای بخت نامساعد، ظلم و ستم و گریه را در خدمت بیان عواطفش آورده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (الصافي النجفي، 1983: 21) (ترجمه: ای اقبالی که در هر شرایطی به ما ظلم و ستم کردی، دیروز به خاطر آن ظلم و ستم به حال خودمان گریه کردیم و امروز برای حال تو گریه میکنیم.
Journal of Comparative Literature, University of Kerman, 7 (12), 131-156 (In Persian).
Journal of Comparative Literature Studies, 5 (16), 75-98 (In Persian).
Prison composing poems in Arabic and Persian Poetry (Comparative Research: Abu Faras and Bahar Poetry).