Abstract:
با وجود اهمیت و گستردگی کاربرد «تعریض» بهعنوان بیانی غیرمستقیم و تأمّلبرانگیز، بهویژه در آثار ادبی، بلاغیون متقدّم و متأخّر در آثار خویش، تنها به تعریفی کوتاه از آن، همراه با ذکر چند شاهد بسنده کردهاند. در این پژوهش کوشیدهایم ضمن نقد و تحلیل تعاریف مذکور و اشاره به برخی از نارساییهای آنها، تعریف جامعتری از تعریض ارائه دهیم که فاقد کاستیهای تعاریف پیشین باشد. همچنین با نگاهی تحلیلی، از دو ویژگی «موقعیت زمانی و مکانی» و «ساخت و ماهیت جملۀ تعریضی» سخن به میان میآوریم که در ویژگی نخست، شرایط و احوال گوینده و مخاطب مورد بررسی قرار میگیرد و در ساخت جملۀ تعریضی نیز به پیوندِ عمیق تعریض با علم معانی پرداخته شده و آشکار میشود که تعریض در ساخت انواع جملات خبری و انشایی، دارای کارکردها و ارزشهای بلاغی هنری متفاوتی است؛ چنانکه میزان غیرمستقیمگویی، دریافت تعریض از سوی مخاطب، سهولت در انکار و... در انواع جملات، از سطح یکسانی برخودار نیست و سخنوران آگاهانه و با توجّه به موقعیت زمانی و مکانی، از جملات متناسب با آن موقعیت بهره میجویند.
Despite the significance and spread of innuendo as an indirect expression especially in literary works, the preceding and recent rhetoric have sufficed to short definitions and a few instances about it. Beside the critique and analysis of those definitions and references to some of their deficits, this study is to suggest a more comprehensive definition beyond the insufficiency of the previous ones. We would also talk about the two features of "time and place circumstances "and" structure and nature" of innuendo sentences. In so doing, for the former one, the condition and mood of the speaker and the audience are discussed. Then, the second feature addresses the deep connection of innuendo and semantics. Ultimately, it is to be clarified that innuendo holds different rhetoric and artistic usages and significances in construction of various composition and statements, such that the level of implicit implication, audience's perception of innuendo, ease of denial, etc. is not the same in different sentences, and speakers consciously would employ suitable sentences regarding time and place circumstances.
Machine summary:
همچنين با نگاهي تحليلي، از دو ويژگي «موقعيت زماني و مکاني» و «ساخت و ماهيت جملۀ تعريضي» سخن به ميان ميآوريم که در ويژگي نخست ، شرايط و احوال گوينده و مخاطب مورد بررسي قرار ميگيرد و در سـاخت جملۀ تعريضـي نيز به پيوند عميق تعريض با علم معاني پرداخته شـده و آشـکار ميشـود که تعريض در ســــا خت انواع جملات خبري و انشــــايي، داراي کارکرد ها و ارزش هاي بلاغي هنري متفاوتي اســــت ؛ چنان که ميزان غيرمستقيم گويي، دريافت تعريض از سوي مخاطب ، سهولت در انکار و...
در نخســـتين اثر بلاغي به زبان فارســـي، يعني ترجمان البلاغه (قرن پنجم هجري) نويســـنده «کنايه » و «تعريض » را مترادف دانســـته و تفاوتي ميان آن دو قائل نيســـت ؛ چنان که عنوان فصــل پنجاه ويکم اين کتاب «في الکنايۀ و التعريض » اســت و نويســنده بدون اينکه تعريفي علمي ارائه دهد، صرفا کنايه را يکي از گونه هاي بلاغت دان سته :«و يکي از بلاغت ها کنايت گفتن اســـت و آن چنان بود کي شـــاعر بيتي گويد به کنايت چنان که عنصــري گويد: چو ديده باز گشــايد قرار يابد مرغ / چو لب به خنده گشــايد بپرد...