Abstract:
وجود رابط و قسیمِ آن، مستقل، ازجمله مسائل و محمولات فلسفه است که در حکمت متعالیه، هم در حوزه قضایا و هم در عالم اعیان درباره آن بحث و بررسی شده است. در عالم قضایا، وجود رابط، که حقیقت آن رابط و در غیر بودن است، اگر همان نسبت حکمیه باشد، بهعنوان جزئی از هل مرکبه موجبه ضرورت دارد، اما اگر همان نسبت حکمیه نباشد، از لوازم قضیه خواهد بود که بهتبع تصدیق و حکم، در ذهن نقش میبندد. در عالم اعیان، کلیه ممکنات، اعمّ از جواهر و اعراضِ وجودات، رابطاند و تنها حق تعالی است که مستقل لحاظ شده است. این مطلب اثر شگرفی بر دیگر مسائل فلسفی بر جای گذاشته و بررسی آن براساس نظریه علامه طباطبایی موضوع این مقاله است.
Connective existence and, its sub-category, independent existence are among the issues and predicates of philosophy, which have been discussed in the transcendental philosophy, both in the sphere of propositions and in the world of entities. In the world of propositions, the connective existence, the reality of which is being connective and otherness, if it is the same as the relation of judgment (between subject and the predicate), is necessary as a part of the composite whetherness affirmative proposition; but if not, it will be one of the concomitants of preposition, which will be sticked in the mind following affirmation and judgement. In the world of entities, all contingent entities, including substances and accidents of existences, are connective, and only Allah Exalted is considered an independent existence. This has left a tremendous impact on other philosophical issues, and study it based on Allameh Tabataba’’'s theory is the subject of this paper.
Machine summary:
وجود رابط و مستقل از ديدگاه علامه طباطبايي، 1 استاد مصباح يزدي و استاد جوادي آملي رسول آقائي آلانق ٢ ٣ محمود دزفولينسب چکيده وجود رابط و قسيم آن ، مستقل ، ازجمله مسائل و محمولات فلسفه است که در حکمت متعاليه ، هم در حوزه قضايا و هم در عالم اعيان در باب آن بحث و بررسي شده است .
شاهد اين مدعا ً در بدائة الحکمه اين است که اولا وقتي در فلسفه از وجود و موجود به صورت مطلق سخن گفته مي شود، ظهور در حقيقت وجود دارد، نه مفهوم آن و اگر بخواهند از وجود ذهني بحث کنند، قيد ذهني را ميآورند؛ چنانکه آيت الله مصباح در کتاب شرح نهايه نيز همين نکته را شاهد عيني بودن انقسام ميگيرد (مصباح يزدي، ١٣٩٤ ب : ٢٤٣/١)؛ لذا تعبير علامه طباطبايي به اين معناست که ايشان انقسام را عيني ً مي دانند؛ ثانيا فرع سومي که علامه طباطبايي بيان کرده اند نشان ميدهد که مقصود ايشان ، انقسام خارجي وجود به في نفسه و في غيره است ؛ ثالثا ايشان در ابتداي عبارت خود در بدائة الحکمه بيان ميکنند که «اذا اعتبرنا القضايا الصادقة ...
به نظر آيت الله جوادي آنچه ملاصدرا در مسئله اول پيرامون اختلاف نوعي وجود رابط و مستقل قائل است با مبناي او در بحث اشتراک معنوي و تشکيکي وجود سازگار نيست و به همين دليل ، اين برهان سوم مورد نقد بزرگاني چون علامه طباطبايي و ملا هادي سبزواري قرار گرفته است .