Abstract:
نظریۀ اشارههای شناختی بهمثابۀ ابزاری برای تعیین عوامل تعیینکنندۀ شیوۀ ارجاع در بافت متنی، از مباحث مهم زبانشناسی شناختی به شمار میآید. مسئلۀ پژوهش حاضر، بررسی کاربرد نظریۀ اشارههای شناختی در تحلیل شعر فارسی است. مدّعای اصلی که در پژوهش حاضر مطرح شده، این است که اشارههای شناختی، ابزارهایی مناسب برای کاربست شیوهای نوین در تحلیل شعر فارسی هستند که به شکلی ویژه، شعر را براساس انواع ارجاع واکاوی میکنند. بهمنظور اثبات این ادّعا و بررسی شیوۀ کاربست این نظریه، نخست بنیانهای نظری اشارههای شناختی و مسائل اساسی آن همچون نظریۀ انتقال اشاره مطرح شده و سپس یک غزل از سعدی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد اشارههای شناختی و نظریۀ انتقال اشاره میتواند خلأ موجود را که در بلاغت سنّتی و علم معانی، ذیل مقولۀ ارجاع وجود دارد، پوشش دهد و با کاربست این نظریهها میتوان نوعی تحلیل ارجاعمحور را در شعر فارسی طرحریزی کرد.
Cognitive deixis theory is one of the important issues in cognitive linguistics as determinants of the method of reference in the textual context. The aim of the present study is to investigate the application of the theory of cognitive deixis in the analysis of Persian poetry. The main claim made in the present study is that cognitive deixis is suitable tools for applying new methods in Persian poetry analysis that specifically analyze poetry based on types of references. In order to prove this claim and to study the application of this theory, first, the theoretical foundations of cognitive deixis and its basic issues such as the theory of deictic shift have been discussed and then a sonnet by Saadi has been studied and analyzed. The results of the present study show that cognitive deixis and the theory of deictic shift can cover the gap that exists in traditional rhetoric under the category of reference, and by applying these theories, we can design a kind of reference-based analysis in Persian poetry.
Machine summary:
مدعاي اصلي که در پژوهش حاضر مطرح شده ، اين است که اشاره هاي شناختي، ابزارهايي مناسب براي کاربست شيوه اي نوين در تحليل شعر فارسي هستند که به شکلي ويژه ، شعر را براساس انواع ارجاع واکاوي ميکنند.
به منظور اثبات اين ادعا و بررسي شيوة کاربست اين نظريه ، نخست بنيان هاي نظري اشاره هاي شناختي و مسائل اساسي آن همچون نظريۀ انتقال اشاره مطرح شده و سپس يک غزل از سعدي مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است .
نتايج پژوهش حاضر نشان ميدهد اشاره هاي شناختي و نظريۀ انتقال اشاره ميتواند خلأ موجود را که در بلاغت سنتي و علم معاني، ذيل مقولۀ ارجاع وجود دارد، پوشش دهد و با کاربست اين نظريه ها ميتوان نوعي تحليل ارجاع محور را در شعر فارسي طرح ريزي کرد.
در هيچ کدام از اين علوم ، چگونگي ارجاع دهي عوامل زباني و اهميت آن در تحليل بافتار و زنجيرة کلام به شکل دقيق مورد بررسي قرار نميگيرد؛ از اين رو توجه به نظريۀ اشاره هاي شناختي به مثابۀ ابزاري مناسب براي تحليل ارجاع / بافت محور متون ادبي ضروري مينمايد.
- يکي از مهم ترين آثاري که در آن ، اشاره هاي شناختي به مثابۀ ابزارهاي کاربردي در تحليل متون ادبي معرفي شده اند، کتاب cognitive poetics: an (٥٧-٤١ :pp ) (٢٠٠٢) introducution اثر پيتر استاکول ١ است .
در ابتدا و در بخش توصيفي، مباني فلسفي و نظري اشاره هاي شناختي مطرح شده و سپس در بخش تحليلي، يک غزل از سعدي به مثابۀ نمونه اي از شعر فارسي، جهت بررسي شيوة کاربست اين نظريه مورد آزمايش قرار گرفته است .