Abstract:
بازنمایی ایران در شمایل یک زن، در آثار مکتوب یا تصویری اواخر قاجار و نیز عصر سلطنت پهلوی، امری مرسوم بوده است. قالی تصویری «ماموطن» نیز از این دست آثار است. هدف از این تحقیق، شناخت معانی موجود در عناصر تصویری متن مورد مطالعه، بهویژه «ماموطن»، با رجوع به پیشمتنها و تحولات تاریخی- اجتماعی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادی به تحلیل یک نمونه از این نوع قالی میپردازد و در جهت پاسخگویی به این پرسش بوده که هریک از عناصر تصویری بازنمودهشده در متن و ترکیب آنها با یکدیگر چه معنایی در یک نظام نشانهشناسانه مییابند؟ برای پاسخ به این سوال از چارچوب نشانهشناسی اجتماعی تصویر کرس و ونلیوون جهت شناخت ابعاد و کارکرد اجتماعی نشانههای تصویری قالی مذکور استفاده شده است. اهم یافتههای پژوهش از سویی دلالت به برساختگی تصویر مورد مطالعه در توجیه قدرتگیری پهلوی اول دارد و از سوی دیگر نیز مشخصکنندۀ ماهیت ایدئولوژیک و سوگیرانۀ متن است. نتایج این تحقیق، همچنین آشکارکنندۀ مفصلبندی گفتمان مسلط سیاسی در متن قالی بهواسطۀ حضور عنصر تصویری «ماموطن» است و نیز بیانگر سطح معنایی نوستالژیک متن در تقدیس گذشته و بازتعریف آن در زمان حال میباشد. ایجاد مشروعیت برای شکلگیری قدرت در نظام سیاسی مردانه از طریق بازپراکنش دانش ضعف زنانه- مادرانۀ وطن در جامعه، با متنیتیافتن در سه قالب پوستر، پردههای قلمکار و قالی تصویری نیز از دیگر یافتههای این پژوهش است. همچنین روشن شد که متن از پیشمتنهای اروپایی تأثیر پذیرفته است و نیز مشخص گردید که با توجه به الهامپذیری قسمتی از پیکرۀ مطالعاتی از نقشبرجستههای باستانی، روش مورد استفاده دارای محدودیتهایی در توصیف متن میباشد.
The representation of Iran in the image of a woman in written or visual works from the Qajar era and the Pahlavi dynasty has been common. The pictorial rug, known as Motherland (Mam-e Vatan), is one of these works. The aim of this research is the understanding of meanings found in the visual elements of the studied text, especially Motherland Rug, with a reference to pretexts and historical-social changes. The research seeks to answer this question: which meanings can be implied by each represented visual element and their combination in a semiotic system? To answer this question, Kress and Van Leeuwen's social semiotic method was used. This method was used to understand the aspects and the social function of the visual signs of the above-mentioned rug. On the one hand, it was indicated that the construction of the aforementioned rug tried to justify Pahlavi's rise to power; on the other hand, it designated that its nature was ideological and biased. The results of this research also revealed the articulation of a dominant political discourse in the rug’s texture due to the presence of the visual elements of motherland. They also revealed a nostalgic semantic level in the text through its consecrating of the past and its redefinition. Among other findings of this research was the role the rug played in creating legitimacy for the formation of masculine political power through redistributing an image of feminine weakness, implied by image of the motherland in the society, spread in formats such as posters, calicos, print curtains, and pictorial rugs. It was also revealed that the text in its visual elements had been influenced by European pretexts. Furthermore, it was found that the deployed method, due to the inspiration of the study by ancient reliefs, had limitations in describing the meaning of the text.
Machine summary:
اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي و مطالعات اسنادي به تحليل يک نمونه از دوفصلنامه علميهنرهايصناعيايران اين نوع قالي ميپردازد و در جهت پاسخگويي به اين پرسش بوده که هريک از عناصر تصويري بازنمودهشده در متن و ترکيب آنها با يکديگر سال پنجم ، شماره ۲، پياپي ۹چه معنايي در يک نظام نشانه شناسانه مييابند؟ براي پاسخ به اين سوال از چارچوب نشانه شناسي اجتماعي تصوير کرس و ونليوون جهت پاييز و زمستان ۱۴۰۱ شناخت ابعاد و کارکرد اجتماعي نشانه هاي تصويري قالي مذکور استفاده شده است .
روش نشانه شناسي اجتماعي تصوير جهت شناخت ابعاد و کاربردهاي اجتماعي نشانه هاي تصويري قالي مذکور، در اين پژوهش به کار گرفته شده است و نگارندگان براي درک معناي عناصر متن به عوامل تأثيرگذار خارج از متن هم چون بافت سياسي، درماني و اجتماعي ميپردازند.
در خوانش سال پنجم ، شماره ۲، پياپي ۹عمودي، مشارکت کنندگان در متن به ترتيب عبارتند از: تاج؛ نشان شير و خورشيد بر / پاييز و زمستان ۱۴۰۱ روي زمينه اي که شير، شمشير را بر دست چپ خود دارد؛ نشان فروهر؛ تصوير سه / ٨٩ کنشگر پادشاه شامل نادر، شاپور و داريوش؛ تصويري از طاقکسري و در ذيل آن، قبر سيروس که در دو سويش گياهاني ديده ميشود؛ فرشتۀ بالدار (سيروس)؛ نقشۀ ايران که «ماموطن » بر آن لميده است ؛ «ماموطن » تاجي در آغوش خود نگه داشته و رضاشاه که شمشيري آهخته در دست راست خود دارد، همانند ستوني او را نگه داشته است ؛ در دو سوي پاييني فرش نيز نقش نيم تنۀ دو مرد با دستاري بر سر ديده ميشود (تصوير۵).