Abstract:
بیگمان ظهور دین اسلام، شگفتآورترین پدیدۀ تاریخ جهان محسوب میشود و به استناد پژوهشگران تاریخ تمدن جهان، از درخشانترین و پربارترین تمدنهای شناخته شده جهان است و در بین سی تا سی و پنج تمدن بشری، سرآمد همۀ آنها تلقی میشود. شخصیت کلیدی این تمدن، حضرت محمد9 نیز خود معجزهای جداگانه است و در تاریخ شخصیتهای تاثیرگذار جهان یگانه و بیهمتا است. تمدن اسلام در اصل، تمدن نوینی در مسیر ششهزار ساله تمدنهای بشری است. اسلام، وارث پنج هزار سال تمدن پیش از خودش بوده و پس از ظهور نیز تاکنون تولیدکنندۀ علوم و فنون در چهارده قرن اخیر بوده است. این مدعی، متکی بر اصول و مبانی بوده و شناخت آن، لازمۀ تمدن نوین اسلامی در تاریخ بشر میباشد. اصول و مبانی تمدن اسلامی، مولفههای تشکیلدهنده و عناصر و عوامل و اجزای آن را تبیین و تشریح مینماید و محققان و پژوهشگران را با این اصول و مبانی آشنا و عوامل موثر در تولید و گسترش و پیشرفت اسلام را گزارش مینماید و اگر این اصول و مبانی، مفقود و معدوم شوند، این تمدن ماهیت و اساس خود را از دست خواهد داد. عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی، تربیتی و فرهنگی گوناگونی در شاکلۀ این تمدن نقش داشته و مبانی و قواعدی اساسی در تشکیل و ایجاد آن تاثیرگذار بودهاند تا دنیای جاهلیت و تاریک و قرون وسطی آن روزگار را تبدیل به رنسانس و رشد و توسعه در تمامی حوزههای بشری نمایند. جهان پیش و پس از اسلام، دو جهان متفاوت و مختلف است و از آثار وجودی تمدن اسلامی میتوان پی به عظمت و شگفتیهای آن برد و در مقیاس وسیع جهانی نیز مقایسه و مطالعات تطبیقی تمدنها را با تمدن اسلامی مورد نقد و بررسی قرار داد. این سلسله جستارها در پی بیان و گزارش اصول و مبانی شناخت تمدن دوره اسلامی است تا گوشهای از تولیدات معجزهآسای آن تبیین گردد.
Machine summary:
دیگر بار میگویند که او جادوگر است، سپس میفهمند که با جادوگری هیچ آشنایی ندارد، بلکه مردی مانند خود آنهاست بیآنکه برای خود مالک سود و زیانی باشد، چنانچه آنان در روی زمین با کوشش، خوراک خود را به دست میآورند، او هم کوشش میکند و خوراک خود را به دست میآورد و آشکارا به ایشان میگوید که از غیب جز آنچه را خدا هنگام وحیکردن قرآن به او میآموزد، چیزی نمیداند.
بالاتر از این، قسمتی از قرآن را برایشان میخواند و با آن تحدی میکند و از آنان میخواهد که مانند آن را بیاورند، آنها هم زورآزمایی و چارهجویی میکنند، اما نمیتوانند و چون بر مخالفت او اصرار دارند، نشانههای بزرگی از او خواستار میشوند: میخواهند تا خود را پس از ناداری دارا کند و برای خود، بستانی از درختهای خرما و انگور پدید آورد و نهرها و چشمهها در آن روان سازد و از او میخواهند که خدا و فرشتگان را برایشان فرود آورد، از او میخواهند که آسمان را پارهپاره برایشان فرو افکند، و از او خواستار میشوند که به آسمان بالا رود و از آنجا نوشتهای را که بخوانند بنام ایشان بیاورد و از او میخواهند تا برای خود، خانهای از طلا برگزیند یا از آسمان برایشان گنجی فرود آورد (اسرا، 88-93) و در مقابل، جز یک پاسخ از او نمیشنوند؛ پاسخ او به این همه آن است که آوردن هیچ یک از اینها به دست او نیست؛ چه او مانند ایشان بشر است و جز اینکه خدا او را به پیامبری خود برگزیده و برای مژده دادن و ترسانیدن بر مردم فرستاده است، امتیازی ندارد.