Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، آسیبشناسی مسئولیتپذیری دانشآموزان مدارس دوره ابتدایی بود. روش پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مصاحبهها انجام شد. دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته و معیار اشباع نظری در بین 13 نفر از متخصصان آموزش ابتدایی و اساتید روان شناسی حوزه کودک و نوجوان انجام شد. و ضمن تحلیل محتوا و مضامین نسبت به استخراج مؤلفهها و عناصر آسیب شناسی مسئولیتپذیری دانشآموزان اقدام شده است. جامعه آماری کلیه مدیران، معلمان و کارشناسان دوره ابتدایی در استانهای تهران، اصفهان و یزد بودند که از بین آنها به صورت تصادفی طبقهای متناسب با حجم تعداد 480 نفر انتخاب گردید. یافتههای بهدست آمده شامل 98 کد مفهومی بود که در 6 مفهوم اصلی با مفاهیم فرعی متفاوت دستهبندی گردید. مفهوم اصلی شامل آسیبهای مربوط به نظام آموزشی با 2مفهوم فرعی و 12 کد مفهومی، آسیبهای مربوط به آموزشگاه با 2 مفهوم فرعی و 16 کد مفهومی، آسیبهای مربوط به خانواده با 4 مفهوم فرعی و 33 کد مفهومی، آسیبهای مربوط به دانشآموز با 2 مفهوم فرعی و 18 کد مفهومی، آسیبهای مربوط به فضای مجازی با 2 مفهوم فرعی و 9 کد مفهومی، و عوامل فرهنگی و تربیتی با 2 مفهوم فرعی و 10 کد مفهومی به دست آمد. بنابراین، نتیجهگیری میشود که آسیبشناسی وضعیت موجود مسئولیتپذیری در مدارس نظام آموزش و پرورش کشور، ضرورتی اجتناب-ناپذیر است؛ چرا که بهبود فرآیندهای یاددهی و یادگیری و در نتیجه موفقیت دانشآموزان به میزان مسئولیت-پذیری و پذیرش تعهد در جنبههای مختلف آموزشی و اجتماعی وابسته است.
The aim of the current research was the pathology of responsibility of primary school students. The research method was conducted in a qualitative manner using qualitative content analysis of the interviews. The data was collected using semi-structured interview technique and theoretical saturation criterion among 13 primary education specialists and child and adolescent psychology professors. All the interviews were simultaneously recorded and handwritten and at the end were analyzed using the content analysis method. And while analyzing the content and themes, the components, and elements of the pathology of students' responsibility have been extracted. The statistical population was all principals, teachers and experts of the elementary school in Tehran, Isfahan and Yazd provinces, from which a stratum proportional to the size of 480 people was randomly selected. The research tool was a 77-question questionnaire made by the researcher. To check the validity of the items, two criteria of convergent validity and differential validity were used, and two criteria of Cronbach's alpha and composite reliability (CR) were used for the reliability of the tools. The findings included 98 conceptual codes which were categorized into 6 main concepts with different sub-concepts. Therefore, it is concluded that the pathology of the current situation of accountability in the schools of the country's education system is an inevitable necessity Because the improvement of teaching and learning processes and as a result the success of students depends on the level of responsibility and acceptance of commitment in various educational and social aspects.
Machine summary:
بنابراين ، نتيجه گيري ميشـود که آسـيب شناسي وضـعيت موجود مسـئوليت پذيري در مدارس نظام آموزش و پرورش کشـور، ضـرورتي اجتناب ناپذير اســـت ؛ چرا که بهبود فرآيندهاي ياددهي و يادگيري و در نتيجه موفقيت دانش آموزان به ميزان مسئوليت پذيري و پذيرش تعهد در جنبه هاي مختلف آموزشي و اجتماعي وابسته است .
مسئوليت پذير نبودن معضل فرهنگي ايجاد ميکند، به نحوي که افراد به جاي تلاش در جهت رفع مشــکلات و بررســي علل ناکاميها، آن را توجيه کرده و به دنبال مقصــر ديگري ميگردند تا خود را پاک و لايق نشــان دهند (جعفري، نادي، منشـئي، ١٣٩٧: ٥٤)، بدين ترتيب زمينه يادگيري رفتارهاي ناصحيح در جامعه فراهم 3 ميشـود که اين خود عامل عقب ماندگي و درماندگي کشور در حوزه هاي مختلف خواهد شد(يلدميک ، ٢٠٢١: ١٦٩)، هم چنين در خانواده هاي امروزي همسـران شـاغل هستند و ساعات کمتري را در منزل حضــور دارند در نتيجه فرزندي که خواهر و برادر ندارد در بهترين حالت ســاعات تنهايي خود را با موبايل ، بازيهاي رايانه اي و شــبکه هاي مجازي پر خواهد کرد و شــبکه هاي مجازي به آهســتگي جايگزين خواهر و برادري که ندارند ميشـود، حتي جايگاه پدر و مادر را براي کودک پر خواهد کرد و فرزند احسـاس مسـئوليتي در برابر اطرافيان خود نخواهد داشت (اميري خراساني و لساني، ١٣٩٥: ٩).
مشــارکت کنندگان در اين پژوهش متخصـصان آموزش ابتدايي و روان شناسي حوزه کودک و نوجوان بودند که با رويکرد هدفمند و به روش موارد مطلوب (گال ، بورگ و گال ٢، ١٣٩٥)، انتخاب و با آن ها به روش نيمه سـاختاريافته مصـاحبه به عمل آمد تا نظرات آن ها پيرامون مفاهيم آسيب شناسي مسئوليت پذيري دانش آموزان مدارس دوره ابتدايي جمع آوري و تحليل گردد.