Abstract:
این جستار به موضوع عراق و ماهیت نگاه آمریکا به آن از رهگذر تکیه بر مؤلفههای قدرت این کشور در جهت تحقق اهداف خود در منطقه غرب آسیا به ویژه منطقه خلیج فارس، میپردازد؛ تا بر این اساس بتوان راهکارهایی برای تغییر این نگاه آمریکا به عراق و عدم پذیرش خواستههای توسعهطلبانه آن ارائه گردد. اهمیت تحقیق در بررسی و تبیین ماهیت روابط عراق و آمریکا و به تبع آن بحرانها و تنشهای حاصل از آن است که دو طرف موفق به حل آن نبودهاند. هدف اصلی جستار بررسی و شناخت دلایل و نقاط ضعفی میباشد که منجر به این وضعیت گشته است. نظر به وسعت موضوع ابتدا از روش تاریخی جهت بررسی زمینهها و ریشههای تاریخی روابط عراق و آمریکا، بهره بردیم. سپس با تکیه بر روش تطبیقی به مقایسه و بررسی تطبیقی این روابط در دو دوره قبل از سال 2003م و بعد از آن پرداختیم. همچنین با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی به توصیف و تحلیل این روابط اقدام نموده تا در نهایت با تکیه بر روش پیشبینی و آینده نگاری احتمالی به ارائه سناریوهای احتمالی برای روابط عراق و آمریکا در پرتو تحولات منطقه و آینده وضعیت عراق در سایه نگاه آمریکا به آن میپردازیم. یافتههای تحقیق حاکی از ارائه سه سناریو احتمالی در روابط عراق و آمریکا در زمینههای سیاسی، اقتصادی و نظامی است. این سه سناریو عبارتند از: نخست: احتمال استمرار سلطه و هژمونی آمریکا، دوم ایجاد تغییر و قطع روابط و سوم: ایجاد شرایطی جهت سازگاری و توازن در این روابط.
This research addresses concentration on Iraq and what the American outlook to it by employing the elements of power that Iraq possesses, through which the United States realizes that it can achieve its future goals in the Middle East in general and the Persian Gulf in particular, but this does not mean that there are no obstacles that prevent this outlook to Iraq which changes the role that the United States wants Iraq to carry out. The importance of the research is also represented in revealing the nature of Iraqi-American relations, and the crises and tensions accompanied them, which the two parties failed to address. The purpose also lies in revealing these weaknesses and the reasons that led to them, at a time when there were alternatives that could replace them through which these weaknesses could be addressed.Because of the breadth, comprehensiveness and diversity of the topic of research, we adopted the (historical approach), which was necessary to identify the background and historical roots of Iraqi-American relations, and the (comparative approach) was also used to compare between Iraqi-American relations before and after 2003, and (the analytical descriptive approach) in describing and analyzing that relationship and determining its scope, as well as using the (Probabilistic predictability approach), to embody a framework for vision and future scenarios for Iraqi-American relations in light of the changes taking place in the region, and to know what the future of Iraq could be through the American outlook to Iraq.
Machine summary:
تا بدين گونه عراق نقش نقطه آغازين حرکت آمريکا به سوي تحقق اهداف خود در منطقـه خلـيج فارس و غرب آسيا را ايفا نمايد و بر اساس اين طـرح عـراق افـزون بـر تبعيـت از سـاختار غربـي در حوزه هاي امنيتي و نظامي جهت تأمين امنيت منطقه اي براي نيروهاي غرب و اروپـا، در زمينـه سياسـي داراي نظامي دموکراتيک (از نوع آمريکايي)، و در زمينه اقتصاد، نظامي ليبرال داشته باشد.
(آنتوني کوردسمان ، ٢٠٠٤: ١٦-١٧) اهميت روابط عراق و آمريکا از اين مسأله نشأت ميگيرد که عراق بـر اسـاس ايـن روابـط بـه عنوان الگوي يک نظام ليبرال دموکراتيک آمريکايي معرفي خواهـد شـد کـه آمريکـا آن را بـه يـک کشور داراي ثقل سياسي، اقتصادي و نظامي جهت تضمين تحقـق طرح هـاي سياسـي خـود و نيـز تحقق اهداف و منافع خود در ميان مدت تبديل خواهد کرد.
روابط عراق و آمريکا در زمينه هاي اقتصادي جورج بوش رئيس جمهور اسبق آمريکا، چهار سال پس از آزادسازي عراق در سـخنراني خـود براي پيشکسوتان نظامي آمريکا مورخ ٢٠٠٧/٠٧/١١م اعلان داشت که عراق به عنوان يکـي از منـافع راهبردي آمريکا به شمار ميرود و از اين رو پيش از تکميل مأموريت خـود از ايـن کشـور خـارج نخواهند شد؛ چرا که در غير اين صورت پيامدهاي وخيمي بر منافع ملـي آمريکـا در منطقـه غـرب آسيا و خليج فارس ، مترتب خواهد شد.