Abstract:
بیانیة گام دوم انقلاب، بهمثابة منشوری خطاب به ملت ایران، بهویژه جوانان است که توجه بدان و ابتنا بر آن، فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی ایران را رقم خواهد زد. یکی از مباحث کانونی و محوری مورد تاکید مقام معظم رهبری در این بیانیه، نظریة نظام انقلابی است. ازآنجاکه در ادبیات مرسوم سیاسی، انقلاب مترادف با «دگرگونی و خشونت» است و مفهوم نظام نیز در ذات خود «ثبات و عقلانیت» را میطلبد، ادعا میشود ترکیب این دو، در قالب مفهوم نظام انقلابی، ترکیبی خودشکننده و منطقا متناقض است. ازاینرو فرمولبندی و تبیین نظریة نظام انقلابی، مستلزم حل تناقضنمای جوشش انقلابی و نظم و ثبات ساختارهای سیاسی اجتماعی نظام است. این مهم زمانی حاصل خواهد شد که با ابتنا بر بنیانهای نظری نظریة نظام انقلابی، نسبتسنجی منطقی میان مفاهیم «نظام» و «انقلاب» صورت پذیرد. بدینمنظور، مقالة حاضر بهشیوة توصیفی تحلیلی، به طرح و بررسی دیدگاههای موجود یا مفروض در باب نسبت مفهومی میان نظام و انقلاب و کشف این رابطه از منظر مقام معظم رهبری پرداخت. نتایج نشان داد که از منظر امام خامنهای، قرائتهای جداانگاری، پاردوکسیکالیتی و اینهمانی انقلاب و نظام، در نظریة نظام انقلابی مصداق پیدا نکرده است؛ بلکه این دو پدیده، نوعی همزیستی، تعامل و رابطة معیّت همانند نسبت روح و جسم با یکدیگر دارند و معنای صیرورت را تحقق بخشیدهاند.
Machine summary:
بر اين اساس ، ميتوان گفت که نظريۀ نظام انقلابي يکي از مهم ترين محورهاي مطرح شـده در بيانيـۀ گـام دوم انقلاب اسلامي است ؛ زيرا همان گونه که موفقيت هاي چهل سال نخست در سايۀ نگاه انقلابي حاصل شده اسـت ، در گام دوم نيز بايد نگاه و شيوه هاي انقلابي جهت دهندة اصلي حرکت کشور در ابعاد مختلف باشد و ايـن مهـم جـز در سايۀ نظام انقلابي عملي نخواهد شد.
در اين راستا، ضمن اشاره به چيستي نظريۀ نظـام انقلابـي و بنيـان هـاي نظـري آن ، بـا اسـتقراي ديدگاه هاي موجود و مفروض در باب نسبت ميان نظام و انقلاب و طرح و نقد آنها، سعي ميشود تا با بهـره گيـري از منظومۀ فکري مقام معظم رهبري و تحليل محتواي بيانات ايشان ، بـه کشـف نسـبت ميـان آنهـا از نظـر معظـم لـه پرداخته و بدين وسيله گامي براي تبيين بهتر نظريۀ نظام انقلابي برداشته شود.
بر اين اساس بود که نظامي بر پايۀ مؤلفه هاي کليدي دين و مـردم در مدت زمان کوتاهي از طريق ايجاد ساختارها و نهادهاي سياسي اجتماعي شکل گرفت و قانون اساسـي نيـز ـ کـه اولين و مهم ترين سند بالادستي در الگوي مردم سالاري ديني به شمار ميآيد ـ در اصول متعـددي بـر ديـن اسـلام ، به عنوان محتوا و منبع اعتباربخش به نظام و حاکميت ارادة مردم ذيل حاکميـت الهـي، تأکيـد نمـوده اسـت (قـانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ، اصل ٥٦).
ازاين رو نظريۀ نظام انقلابي «نظريه اي معطوف به حفظ سيرت و ساخت حقيقي انقلاب اسلامي و تـداوم نگـاه و کنش هاي انقلابي در عين پايبندي به ساختارهاي حـاکم اسـت کـه بـه منظـور رفـع موانـع و شـکوفايي حـداکثري ظرفيت ها و امکانات نظام در راستاي ساخت تمدن نوين اسلامي» توسـط رهبـر معظـم انقـلاب در بيانيـۀ گـام دوم انقلاب مطرح شده است .