Abstract:
سابقه و هدف: تفکر متفکران مسلمان رابطه بسیار نزدیکی با اصول مذهبی دارد این رابطه به واسطه دینی است که همه اندیشه
و شخصیت معتقدانش را تحت تاثیر قرار می دهد. مقایسه متفکران مسلمان با متفکران غرب تفاوت آشکاری را نمایان می سازد
به عنوان یک ویژگی مهم تاکید بر معرفت دینی اندیشه مسلمانان را از اندیشه غربیها متمایز می سازد.
مواد و روشها:. مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی پرداخته
شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. بدین صورت که از منابع کتابخانه ای
نظیر: کتاب، مقاله، منابع خارجی و... و آموخته های محقق استفاده شده است.
یافتهها: از نظر این پژوهش مجموعه بینش جهان شناختی اسلام برای متفکر مسلمان یک هندسه فکری می سازد که نمی
توان به هیچ وجه یک بخش را از بقیه جدا دانست. روی آوردن مسلمانان به مسائل و مباحث تعقلی از آنجا آغاز شد که متفکران
مسلمان توانستنداز طریق آشنایی با ترجمه آثار فلسفی یونان و روم روش و مباحث فلسفی را فرا گیرندو از آن پس خود طرح و
به تحلیل آن مباحث از دیدگاه اسلامی بپردازند.
نتیجه گیری: از مباحث ایراد شده نتیجه گرفته می شود که در فلسفه اسلامی رابطه خاص ذهن با عین، به عنوان مسئله اتحاد
عالم و معلوم مورد بحث قرار گرفته است. متعلق شناسایی هر چه باشد، عالیترین مراحل شناسایی وقتی جاصل میشود که
عالم یا فاعل شناسایی به طور کامل با معلوم یا متعلق شناسایی متحد شود و هویت آنها یکی گردد، به طوری که هیچ گونه
فرق و تمایزی بین این دو باقی نماند. زیرا فرق و تمایز یعنی فاصله و فاصله در نسبت معرفت یعنی جهل تا زمانی که بین ذهن
و عین کمترین وجه اختلاف به جا بماند، یعنی تا وقتی که عالم و معلوم دو موجود متمایز از یکدیگر باشند، معرفت کامل
تحقق نمیپذیرد.
Machine summary:
نتيجه گيري: از مباحث ايراد شده نتيجه گرفته مي شود که در فلسفه اسلامي رابطه خاص ذهن با عين ، به عنوان مسئله اتحاد عالم و معلوم مورد بحث قرار گرفته است .
آنها گمان ميکردند که وجود در نظر ابن سينا کيفيتي است که نه تنها برحسب تجزيه و تحليل ذهني، بلکه در عالم خارجي و عيني نيز از لوازم ماهيت است ؛ يعني وجود ابن سينا را يک عرض محمولي يا مقولي، به معناي موجود في غيره ، يعني به عنوان کيفيتي از کيفيات جواهر حقيقي و درست مثل کيفيات عادي ديگر (مثل سفيدي گل ، سردي يخ و يا سياهي ميز) فرض ميکردند.
او تاکيد ميکردد که وجود يک عرض خاص و يگانه است ؛ زيرا واقعيت عيني ـ يعني مدلول و مصداق قضيه «ميز موجود است » ـ کاملا با مدلول قضاياي ديگر فرق دارد؛ ولي خود ابن سينا ساختمان واقعيت عيني خارج از ذهن را که در ماوراي مفهوم قضيه منطقي است ، روشن نکرد و حل اين مساله را به آيندگان واگذاشت .
[٨] گرايش فلسفه ايران به عرفان بنابه عقيده فلاسفه اين مکتب ، ذهن براي دست يافتن به اين حقيقت ، بايد تحولي کلي را در خود تجربه کند و شعور انسان بايد از ساحت معرفت عادي که در آن عالم وجود به صورت اشياي مستقل بالذات نموده ميشود که هريک داراي حصه وجودي به نام ماهيت است ، فراتر رود.
در فلسفه اسلامي رابطه خاص ذهن با عين ، به عنوان مسأله «اتحاد عالم و معلوم » مورد بحث قرار گرفته است .