Abstract:
احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعیه هستند و بیتردید این مهم در آموزههای دینی و به تبعیت از آن در آموزههای فقهی مورد توجه قرار گرفته است. بدیهی است که شرایط اجتماعی و عرف زمان و مکان به عنوان یکی از مولفههای تشخیص مصلحت و مفسده تاثیر انکارناپذیری در فرایند استنباط حکم شرعی دارد.احکام ناظر به حقوق زوجین نیز از شمول این قاعده کلی مستثنی نیست و طبعا شرایط و موقعیت زن و مرد در جامعه در تبیین حقوق و تکالیف هر کدام نقش به سزایی خواهد داشت.بر اساس یافتههای این تحقیق،ادله مورد استناد فقیهان که مستبط از برخی آیات و روایاتی غیرصریح در این موضوع است،قابل خدشه میباشد، چه آنکه به نظر میرسد در نحوه استناد به ادله یاد شده، موقعیت اجتماعی زن و شرایط نابرابر جنسی و به ویژه منزلت پایین جنس زن در جامعه عصر تشریع، تاثیر غیرقابل انکاری در صدور حکم اختصاص طلاق به مرد داشته است
The aim of this study was to identify the effect of time and place on the allocation of divorce rights by descriptive-analytical method. The issue of equality between men and women in the right to dissolve marriage, as well as its conclusion in terms of Islamic jurisprudence and law, has long been raised among Muslim thinkers; But the objections and protests have never been as high as they are now, the emergence of civil movements and human rights activists and the increasing awareness of women about their rights have caused these issues to be raised more seriously and jurists and legislators of Islamic countries look at the issue from new horizons. The findings show: The study of the role of custom in allocating the right to divorce is one of the important issues in the field of jurisprudence dynamics and without a doubt the role of custom of time and place is one of the important issues in this regard. Assigning the right to divorce to a man is one of the matters that is not explicitly mentioned in the Qur'an and does not deprive the wife of this right. A historical study of the status of women in the time of ignorance and the view that the Arabs had of women and the types of divorces in that day, by examining different temporal and spatial customs, customs and religious imitations, is ordered to divorce the wife
Machine summary:
علماي اهل سنت چنين امري را که تفويض امر طلاق به زوجه باشد، و مرد نيز نيت طلاق کند جايز و نافذ شمرده اند و ميگويند اگر زن گفت من رهايي مي خواهم طلاق واقع شده است ، اما از فقهاي مذهب اماميه پاره آن را با شرايطي جايز ميدانند و پاره اي نه .
حسن بن زياد ميگويد: امام صادق (ع )فرمود: طلاق چنين است که مرد به زوجه ي خود مي گويد يکي از دو امر را اختيار کن يا بقاي زناشويي يا طلاق ، پس اگر زن طلاق را اختيار کرد ميان آن دو فراق حاصل شده و طلاق بائن است و مرد حق رجوع ندارد و اگر بخواهد بايد مانند مردان ديگر او را به عقد جديد درآورد، ولي اگر زن شوهر را اختيار کرد طلاقي واقع نشده .
نزد فقهاي اهل سنت ، فقط وکالت در طلاق از جانب مرد به همسرش جايز نيست ، بلکه حتي ا گر زوجه شرط کند که عصمتش در دست خودش باشد، مانعي وجود ندارد.
همان طور که صابوني ميگويد: بعد از اين که زوجه رغبت نشان داد که شريک زندگي با مردي باشد، هرچه که بخواهد ميتواند در عقد ازدواج شرط کند تا اين که حتي زوجه بگويد که عصمتم در دستان خودم باشد و هر زماني که خواستم خودم را طلاق دهم ، بر زوج است که امر طلاق را حتي بعد از ازدواج به او تفويض کند (بحرالعلوم ١٤٠٩، ١٤٤).