Abstract:
خوبی و بدی یا حسن و قبح چیست؟ این از مهمترین پرسشها در فرااخلاق است. متکلمان معتزله و امامیه پاسخهای متفاوتی به این پرسش دادهاند، اما پرتکرارترین تعاریف آنها از حَسَن و قبیح را میتوان در سه گروه اصلی جای داد: تعاریف سلبی، تعاریف ایجابی و تعاریفِ مشتمل بر عناصر ثواب یا عقاب الاهی. این سه گروه از تعاریف را بهاختصار «تعاریف رایج» میخوانیم. در این مقاله گروه اول از تعاریف رایج، یعنی تعاریف سلبی، صورتبندی و سپس بررسی و ارزیابی شدهاند. نخست، اختلاف نظرها و ابهامات موجود در این گروه از تعاریف حَسَن و قبیح را در قالب خوانشهای مختلف از تعریف سلبی، صورتبندی کرده، سپس هر یک را بررسی و ارزیابی کردهایم. از جمله اشکالات خوانشهای مختلف میتوان به این موارد اشاره کرد: 1) تعاریف سلبی فاقد شرط کافی برای حَسنبودن هستند. 2) این تعاریف متضمن این فرض نادرست یا بحثانگیز است که هیچ فعل آگاهانه و اختیاری فاقد ارزشِ اخلاقی نیست. 3) در بسیاری از این تعاریف، حُسن و قبح فعلی با حسن و قبح فاعلی خلط شده است. 4) این تعاریف حَسَن و قبیح را براساس نکوهش و عدم نکوهش تعریف میکنند، درحالی که ستایش و نکوهشِ یک فعل لزوماً اخلاقی نیست و ممکن است برای مثال، بر بنیاد معیارهای معطوف به اهداف غیراخلاقی، مصلحتجویانه یا زیباییشناختی باشد. در آخرین بخش نیز اشکالات مضاعفی بر تعاریف سلبی فاقد عنصر استحقاق وارد شده است.
What is moral goodness and moral badness? This is one of the most important questions in metaethics. Mu'tazila and Imami theologians have given different answers to this question, but their most frequent analysis of goodness and badness can be placed in three main groups: negative analysis, positive analysis, and analysis containing elements of reward or divine punishment. We call these three groups of analysis "common analysis" for short. In this paper, the first group of common analysis, i.e. negative analysis, are formulated and then evaluated. First, we have formulated the differences of opinion and ambiguities in this group of analysis of moral goodness and badness in the form of different readings of the negative analysis, and then we have examined and evaluated each one. Among the problems of different readings, we can mention the following: 1) Negative analysis do not have a sufficient conditions to be good. 2) These analysis imply the false or controversial assumption that no conscious and voluntary action is devoid of moral value. 3) In many of these analysis, good act and bad act are confused with good actor or bad actor. 4) These analysis define good and bad based on condemnation and non-condemnation, while praising and condemning an act is not necessarily moral and may be, for example, based on criteria aimed at immoral, expedient or aesthetic goals. In the last section, there are additional problems with negative analysis that lack the element of entitlement.
Machine summary:
برپايۀ دسته بندي طالقاني و رفيعي (۱۳۹۹)، ميتـوان ايـن سه گروه را به اختصار چنين توضيح داد: تعاريف سلبي : بسياري از عدليه ، در مقام تعريف حسن اخلاقـي ، از ادات سـلب ِ (ليس / لا) استفاده کرده اند؛ و رابطۀ حسن و قبيح را در افعال آگاهانه و اختياري انسان ِ و چه بسا در افعال آگاهانه و اختياري هر فاعل آگاه و مختـار، رابطـه سـلب و ايجـاب ۳۷ ِ دانسته اند: قبيح فعلي است که نکوهيده است يا فاعـل آن شايسـتۀ نکـوهش اسـت و حسن فعلي است که نکوهيده نيست يا فاعل آن شايسـتۀ نکـوهش نيسـت .
تعاريف ايجابي: در پاره اي از تعريف ها که ما آنها را «تعريف ايجابي» ميخـوانيم ، حسن و قبيح به صورت ايجابي تعريـف شـده ، در آنهـا از هـيچ يـک از ادات سـلب استفاده نشده است ، همچنين در اين گروه از تعاريف ، از عنصر ثواب يا عقاب الاهـي نيز بهره نبرده اند (براي نمونه اي از اين تعاريف ، نک : حلبي، ۱۳۷۵: ۹۷؛ شـيخ بهـائي، ۱۳۷۷: ۵۴۰؛ قاضــي ســعيد قمــي، ۱۴۱۵ق : ۱۶۴/۲؛ مظفــر، ۱۴۲۲ق : ۴۱۳/۲-۴۱۴).
بيان ابن ملاحمي و موافقان وي ١ را ميتوان به اين نحو صورت بندي کرد: ۱) فعل A١ قبيح است اگر و تنها اگر انجام فعل A١ تأثيري در استحقاق ذم فاعـل آن داشته باشد؛ و فعل A٢ حسن اسـت اگر و تنها اگر چنـين نباشـد، يعنـي فعـل A٢ تأثيري در استحقاق ذم فاعل آن نداشته باشد.