Abstract:
پیشینه و زمینه سالهای سده نوزدهم میلادی از حیث تسلط قدرتهای استعماری غربی بر برخی سرزمینهای اسلامی شرقی و متعاقب آن، تلاش عالمان دینی و رهبران سیاسی آن ممالک در برخورد با پدیده نوظهور استعمار و غربزدگی تودهها، بسیار مهم ارزیابی میگردد. در هندوستان با عنایت به ثروت بیکران آن سامان، این نقش و تاثیر، به دلایل قابل ذکری، چندچندان است. پیدایش سه مکتب فکری اسلامی یعنی دیوبند، علیگره و ندوهالعلماء در این قرن و نیز مواضع ضداستعماری هر یک، که به تدریج منجر به سقوط استعمار انگلستان در سرزمین هندوستان گردید، در خور توجه بوده و انگیزه پژوهش نگارندگان نیز به شمار میآید. نوشتار پیش رو با طرح این سوال: (مکاتب فکری اسلامی قرن نوزدهم، چه ایده ها و اقداماتی در برخورد با استعمار شبهقاره داشتهاند؟) بنا دارد با بهرهگیری از روشی توصیفی – تحلیلی، مقدمتا به بسترهای حضور و علل تداوم استقرار استعمار در هند بپردازد، پس آنگاه، مکاتب سهگانه اصلاح طلبانه اسلامی آن منطقه را به ترتیب تاریخ تاسیس و فعالیت آنها معرفی نموده و نهایتا رویکردها و راهکارهای ضداستعماری هر کدام را به طور جداگانه مورد توصیف و تحلیل قرار دهد.
The years of the 19th century are considered very important in terms of the dominance of the western colonial powers over some Islamic lands and the subsequent efforts of the religious scholars and political leaders of those countries in dealing with the new phenomenon of colonization and westernization of the masses. In Greater India, this role and influence is due to several reasons. The emergence of three schools of intellectual revival of Islam, namely Deoband, Aligarh and Nadwa Ulama in this century and the anti-colonial positions of each, which gradually led to the fall of the old British colonialism in that system, is worthy of attention and has been the motivation for future research. In this article, first of all, the background and context of the presence and continuation of the establishment of colonialism in India is discussed, then the three schools of religious revivalism in India in the 19th century are introduced in the historical order of their establishment, prevalence and activity, and the anti-colonial policies and measures of each are discussed separately. It is described and analyzed.
Machine summary:
(گاردنر١٣٨٣: ٣٩) از طرفی دیگر در شبه قاره ، پادشاهان مسلمان دهلی ، روز به روز ضعیف تر می شـدند و قدرت و اقتدار آنان اندک اندک تحلیل می رفت ، بنابراین دولـت پرتغـال و سـپس کمپـانی انگلیسی هند شرقی و کمپانی های هلندی و فرانسوی بر سر این میراث هنگفت اسلامی بـا یکدیگر به منازعه برخاستند و هر یک در گستردن نفوذ خویش در آن سرزمین ، بـر رقیبـان سبقت جستند.
در هندوستان ، انگلیسی ها از اواسـط سده نوزدهم با در هم شکستن مقاومت مسلمانان هند، این سرزمین پهنـاور را بـه صـورت یکی از مستحکم ترین پایگاه های استعماری خود در شرق درآوردند؛ به حدی کـه ایـران و افغانستان هم به عنوان سپر آن و حایل میان هند و روسیه ، مورد توجه قرار گرفت .
٢ آموزش زبان انگلیسی به مسلمانان در زمان سیداحمدخان ، دانستن زبان انگلیسی نقطة عطفی بود که با آن ، هم می شـد بـه علوم و فنون غرب دست یافت و هم با ورود به ساختار حکومت بریتانیـا در شـبه قـاره ، از مزایای دولتی بهره مند شد و به ارتقای جایگاه سیاسی ، اقتصادی و منزلت اجتمـاعی رسـید؛ بنابراین هندوها به فراگیری آن پرداخته و از امکانات آن در حال بهره وری بودند؛ درحالی که مسلمانان پس از سرکوبی شورش ١٢٧٣ق /١٨٥٧م «از انگلیسی ها متنفر شده و در مـدارس دولتی ثبت نام نمی کردند و با وجود اینکه زبان انگلیسی زبان رسمی کشـور بـود، در مراکـز آموزشی مسلمانان این زبان تدریس نمی شد؛ بنابراین آنان آهسته آهسته از عرصه های علمی و اجتماعی دور شدند.