Abstract:
یکی از روشهای رایج مولانا در مثنوی برای تفهیم حقایق، استفاده از کنایه است؛ مولانا در دفتر سوم توانسته است حرف دلش را در قالبهای مختلف از جمله در قالب کنایه به حد وفور آن هم به نحو احسن بریزد و شکلهای زیبایی از آن را در معرض دید سالکان الی الله قرار دهد.
در این مقاله پانزده حکایت از دفتر سوم مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته، روش کار این گونه بوده که ابتدا بیتی از حکایت را ذکر کردهایم و سپس خلاصهای کوتاه از آن حکایت و سپس واژهها و تعابیر کنایی آن حکایت را ذکر و بررسی نمودهایم و نتیجهی اخلاقی که در آن حکایت نهفته است را به زبانی ساده بیان داشتهایم.
Machine summary:
همین تکرار و تقلید و همین میزان دشواری بر آنها نیز سایه افکنده، از سویی به موصوف، صفت، نسبت از سوی قریب یا بعید از چشم اندازی دیگر به تعریض یا غیر تعریض و از نظر نگاهی به تلویح، رمز و ایما تقسیم میشوند و چه قدر سخن استاد دکتر شفیعی دربارهی انواع کنایه بجا و شایسته مینماید: «دستهبندیهای مختلف در باب کنایه شده که چندان ارزش ادبی و هنری ندارد، یعنی توجه به آن تقسیمات هیچ گونه توسعهای در حوزهی امکانات خلق کنایه به وجود نمیآورد و اگر دقت شود، میبینیم در بعضی موارد مثال هایی که در کتاب آوردهاند، بسیار محدود و دور از مرزهای زیبایی و بیان هنری است».
مراجعه کنید به احادیث و قصص مثنوی، بدیع الزمان فروزانفر، سال 1387، نشر امیر کبیر، صص252 و 253 نقشهای کنایی داستان شهر: گنایه از دنیای خشک ریاضت و تهذیب و تأدیب نفس سالک سید جعفر سجادی در مورد تعبیر عرفانی شهر در کتاب فرهنگاصطلاحات و تعبیرات عرفانی مینویسد: « در سخنان عارفان، معنی استعاری یافته است.
نقشهای کنایی داستان باز: کنایه است از وسوسههای شیطانی باز: باز در ادبیات فارسی اغلب سمبل بلند پروازی و انسانهای وارسته و شجاع است لیکن در مثنوی اغلب باز و شهباز را تمثیل گرفته برای عارفان بالله و انسانهای کامل و بندگان محبوب حق و در مواردی اندک نیز باز سمبل شیطان و یا همان پرندههی بلند پرواز است.
آب: کنایه است از حالات روحانی و معنوی سالک نتیجه اخلاقی: وقتی سالک از گذشته سوء خود به خدا باز میگردد، در طریق سلوک به آفاتی برخورد میکند که میبایست برای رسیدن به کعبه مقصود، این آفات و موانع را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد.