Abstract:
موسیقی، نقش بارز در ساختار شعر امروزی دارد و باعث برانگیختن احساسات مخاطب و نیز زیبایی کلام میشود. ارتباط شعر با موسیقی موضوع غیرقابلانکار است؛ زیرا زیبایی و ماندگاری هر شعری بستگی به میزان بهرهمندی آن از موسیقی دارد. ازاینرو محمود درویش و قهّار عاصی، ازجمله شاعرانی هستند که به عنصر زیباییشناسی توجّه ویژه نشان دادهاند. شعر درویش، برخاسته از روح حماسی او و برآمده از حس وطنپرستی او نسبت به سرزمین فلسطین است و مجموعۀ «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی نیز، از روحیۀ وطنپرستانۀ او حکایت دارد؛ هردو کوشیدهاند تا با یهرهگیری از عنصر موسیقی، مفاهیم و مضامین را به شکل زیبا به مخاطب انتقال دهند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نظام موسیقایی دو مجموعه شعری «کزهر اللوز أو أبعد» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار برگزیدۀ دو شاعر است. بررسیها نشان میدهد که آنان در اغلب مضامین شعری خویش باهم اشتراک دارند ولی نگارندگان، میکوشند تا شیوۀ کاربرد موسیقی در شعر این دو شاعر و نحوۀ همخوانی موسیقی با محتوای آن را روشن سازند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که در نحوۀ استفاده از موسیقی و ارتباط آن را با مضمون و محتوای شعر این دو شاعر اختلاف وجود دارد؛ ولی پیوند میان موسیقی، محتوی، احساسات و اندیشه، همواره در شعر آنان رعایت شده است.
Music plays a prominent role in contemporary poetry's structure and arouses the emotions of the audience while enhancing the beauty of the verses. The undeniable connection between poetry and music is evident because the beauty and longevity of any poem depend on its utilization of music. With that in mind, Mahmoud Darvish and Qahar Aasi are among the poets who have shown special attention to this aesthetic element. In Darvish’s poems, there is an epic spirit, which characterizes as a guard/ weapon to protect the land of Palestine. Similarly, Aasi's recent poem, "From the Fire and the Silk", shows his patriotic spirit. Both of these poets have tried to integrate music in their poems to deliver the message to their audience in a more beautiful and attractive way. The current research examines the element of music in Mahmoud Darvish's poetry collection, "Almond Blossoms and Beyond", and Qahar Aasi’s collection "From the Fire and the Silk". Using a descriptive-analytical approach and precise statistical analysis of selected poems from both poets, the investigations indicate that they share common themes in their poetry, but the authors seek to illuminate the method of employing music in the poetry of these two poets and the harmony between music and its content. The results demonstrate differences in the utilization of music and its relationship with the content and subject matter of the poetry by the two poets. However, the connection between music, content, emotions, and thoughts is a matter that can always be observed in their poetry.
Machine summary:
بررسی تطبیقی موسیقی شعر شاعران مقاومت عرب و افغانستان؛ مطالعة موردی مجموعة شعری کزهر اللوز أو أبعد محمود درویش و از آتش از ابریشم قهّار عاصی وحیدالله جمال1| عبدالعلی آلبویه لنگرودی2| احمد پاشا زانوس3| نرگس انصاری4 1.
هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نظام موسیقایی دو مجموعه شعری «کزهر اللوز أو أبعد» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار برگزیدۀ دو شاعر است.
پژوهشگران و ناقدان ادبی معاصر، موسیقی شعر را در چهار حوزۀ «بیرونی، درونی، کناری و معنوی» مورد بررسی قرار میدهند؛ از این رو پژوهش حاضر نیز بر آن است تا انواع موسیقی را در دو دفتر شعری «کزهراللوز أو أبعد» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بررسی و تحلیل مقایسهای نماید.
شاعر در این سروده با تکرار (ر) بهعنوان حرف رویّ قافیه، موسیقی کلامش را قوام میبخشد و به دنبال انتقال اندیشه خود به مخاطب است: «لحظهها دشنه به کف!/ لحظهها مرگ، خطر!/ سفر تلخت را/ منزلی هست مگر/ دور از حد نظر!/ گوش کن/ همسفر!/ در گذرگاه چنین/ خشم آباییات از یاد مبر!» (عاصی، 1392: 446) در این سروده بلندی هجاها، فضای حزنانگیزی را بر شعر عاصی حاکم ساخته و در القای درد و غم درونی او بیتأثیر نیست.
» (عاصی، 1374: 73) اگرچه بیشتر شاعران و ادیبان ازجمله شفیعی کدکنی ردیف را از عناصر اصلی شعر فارسی میدانند و آن را یکی از نعمتهای بزرگ این زبان بهحساب میآورند (شفیعی کدکنی، 1398: 138)؛ اما بررسیها نشان میدهد که محمود درویش از اهمیت این عنصر آهنگین بهخوبی آگاه بوده است؛ استفادۀ او از این عنصر افزون بر ایجاد موسیقی، باعث ترکیبهای بدیع و تصویرهای دلنشین نیز میگردد.