Abstract:
موضوع تحقیقحاضر، شناسایی عوامل پیشران در مناسباتخارجی ایران و عربستان در دهه 90 میباشد که بر اساس نظریه واگرایی و با استفاده از مدلسیاستگذاری جونز مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهشگر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که عوامل پیشران در مناسبات خارجی ایران و عربستان در بازه زمانی 1400-1390 چه بوده است؟ هدفمحوری اینتحقیق، تبییننقشهریک از عواملتاثیرگذار در این خصوص بوده و محقق سعی دارد تا به عواملکلیدی و بهعبارتی پیشرانهای موثر بر محرکهای تنشزا، از دو منظر، یعنیمراجعه به اسناد و مدارک وهمچنین مصاحبه با کارشناسان حوزه علومسیاسی را مورد بررسی قرار دهد تا بهکمک روش پدیدارشناسی و تجربهزیستهمتخصصان، به نشانگرهایکلیدیدستیابد. تمرکز اینتحقیق برایشناختعوامل تنشزا بر دو مرجع اصلی تاکید دارد. اول: پارادایمحاکم بر رفتارسیاسی و دیپلماسی کشورایران چه از منظر درونی و چه از منظر بیرونی و دوم: فضای رفتاری و الگویچینش-تفکراتسیاسیعربستانسعودی درمنطقه در بازه زمانی دولت احمدی نژاد و دولت روحانی در دهه 90 شمسی. روش تحقیق در این پژوهش، روش آمیخته (کیفی-کمی)است که گردآوری داده ها به روش کیفی از مصاحبه با خبرگان انجام و تحلیل داده ها با روش پدیدار شناسی (کلایزی) و براساس نرم افزار میک مک کمی سازی شده است . براساس مساله پژوهش، اینفرضیه در ذهن تداعی میشود که این عوامل در دستگاهدیپلماسیایران درمقولاتیهمچون نفوذ منطقهای ایران، تاثیر درجبههمقاومت و نگاه عربستان از دریچه آمریکا به ایران قابل تبیین و ارزیابیاست. نتایجپژوهشنشاندادهاست که عواملپیشران در مناسباتخارجی ایران و عربستان، نهتنها رفتار سیاسی ایران، بلکه وقوعرویدادهای منطقهای وجهانی و تفکرات سیاسیحاکم بخصوص از جانب عربستان نیز بی تاثیر نبودهاست.
The subject is to identify and explain the effective factors in the policies of the Iranian diplomatic system in the disputes between them.The researcher intends to answer the question that what are the effective factors in the strategies of the Iranian diplomatic towards Saudi and how can it be evaluated.The researcher mainly tries to investigate the key factors causing tension from two perspectives,referring to documents and interviewing experts in this field, i.e. political science, in order to achieve key indicators with the help of phenomenological method.This research emphasizes on two main references to understand the tension factors.First:the paradigm governing the country's political behavior and diplomacy and second:the spatial behavior and pattern of Saudi political thinking in the region.The research method in this research is explanatory,with the help of Claizi's method,to explain and interpret the subject.At the same time,it is trying to identify and classify the main drivers of tension with the help of the Mic-Mac model.Based on the research problem,this hypothesis comes to mind that the effective factors in Iran's diplomatic system in categories such as Iran's regional influence,influence on the resistance front Saudi's view of Iran can be explained and evaluated through the lens of America.The results of the research showed that in relation to the effective factors in the policy-making of the diplomatic system in the occurrence of differences between them,not only the political behavior of Iran,but also the occurrence of regional and global events and the ruling political thinking,especially on the part of Saudi have't been unaffected.
Machine summary:
در اين راستا، عربستان جهت مقابله با ايران ، در سال ١٩٨١ اقدام به تشکيل شوراي همکاري خليج فارس و هم پيماني با غرب به ويژه ايالات متحده آمريکا نموده و در مقابل ، ايران هم اقدام به نشر افکار انقلابي خود و در واقع صدور انقلاب اسلامي در بين مردم ستمديده و مسلمان منطقه کرده است ، نتيجه اين سياست دو کشور، تقابل نظامي آنها در حياط خلوت يکديگر و اخذ امتياز و منفعت بيشتر براي خود ميباشد.
موضوعي که در اين بحث خود را به عنوان مسئله محوري نشان ميدهد اين است که چه عوامل و عناصري سبب ايجاد تنش و افزايش از سر گيري روابط سرد و شکننده بين اين دو قدرت بزرگ آسيا به خصوص در دهه ٩٠ شده است و چگونه توانسته اند بر تصميمات و رفتارهاي سياسي دو کشور در سطح منطقه تاثيرگذار باشند؟ در همين راستا، سوال اصلي به اين شکل قابل طرح ميباشد که عوامل پيشران در مناسبات خارجي ايران و عربستان در دهه نود چه بوده است ؟ به عبارتي ديگر، کدام عوامل در تصميم گيري دستگاه ديپلماسي ج .
Al-Rasheed (٢٠١٨) پژوهشي تحت عنوان «عدم قطعيت هاي داخلي عربستان و رقابت با ايران » انجام داده و به اين نتيجه رسيده است که محمد بن سلمان با بهره گيري از پيشينه تنش آلود روابط دو کشور و شرايط منطقه اي و بين المللي به بزرگ نمايي نگرانيهاي دولت سعودي از سياست هاي منطقه اي ايران پرداخته است ، چرا که مزاياي تداوم و گسترش خصومت با ايران ، بيشتر از هر گونه آشتي است و وليعهد سعودي در تلاش است تا از رقابت با ايران براي ساماندهي شرايط دروني عربستان بهره برداري نمايد.