Abstract:
دوران صفویه یکی از دورههای پر چالش تاریخ ایران است که طی آن منازعات خارجی بخش عمدهای از فضای ایران را تحت تأثیر قرار داد. در این دوران، جنگهای گستردهای در مناطق غربی و شرقی کشور با عثمانیها و ازبکان رخ داد. این جنگها علاوه بر وارد آوردن خسارات جانی و مالی، تأثیرات تخریبی قابل توجهی را نیز به همراه داشت. مقاله حاضر آسیبهای زیست محیطی ناشی از جنگهای این دوران را بررسی میکند. سوال پژوهش این است که جنگهای دوران صفویه چه تأثیرات زیست محیطی را در پی داشتند. نتایج بررسیها نشان میدهد که حملات گسترده عثمانیها یا ازبکان به سرزمین ایران و همچنین برخی از سیاستهای دفاعی صفویان در برابر این حملات، منجر به تخریب منابع آب و آسیبهای جدی به منابع تغذیه شد؛ و این امر باعث بروز قحطی و بروز بیماریهای مختلف در جامعه شد. با توجه به گستردگی جنگها و تعداد زیاد نبردها، این قحطیها و بروز بیماریها اجتنابناپذیر بود. بنابراین، مشخص است که جنگهای دوران صفویه تأثیرات گسترده و عمیقی روی فضای زیست محیطی ایران داشته است.
The Safavid era is one of the challenging periods in the Iranian history during when foreign disputes significantly influenced Iran’s environment. During this period, extensive wars against the Ottomans and Uzbeks occurred in the western and eastern regions of the country. These wars, in addition to causing human and financial losses, had considerable destructive effects. The present article examines the environmental damages resulting from the wars of this period. The results of the study showed that the extensive attacks of the Ottomans or the Uzbeks on Iranian lands, as well as some defensive policies of the Safavids against these attacks, led to the destruction of water resources and serious damages to food resources, which caused famine and various diseases in the society. Given the extent of the wars and the large number of battles, the famines and disease outbreaks were inevitable. Therefore, it is clear that the wars of the Safavid era had extensive and profound effects on Iran’s environmental space.
Machine summary:
اين تاکتيک جنگي در دوره صفويه به شکل مشهود و آشکاري از آغاز جنگ هاي ايران و عثماني تا پايان حکومت شاه عباس -به صورت متمادي- در تقابل با عثمانيها و به بدترين نوع آن اعمال ميشد (شاردن ،۱۳۷۲: ۳/ ۱۲۰۰).
جمعيت انبوه لشکريان -در عين اينکه به خودي خود مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧ شماره ١ به تخريب مزارع و منابع تأمين مواد غذايي منجر ميشد-، با برنامه هاي خصمانه شان در معدوم ساختن و به آتش کشيدن باقيمانده ي مزارع و باغستان ها آسيب هاي جبران ناپذيري را براي ساکنان در پي داشتند.
در بررسي و مطالعه جنگ هاي اين دوره به نظر ميرسد سياست معدوم سازي مواد غذايي بيش از آنکه توسط عثمانيها صورت بگيرد، به عنوان يک راهکار دفاعي مورد توجه صفويان بوده است .
با اينکه در مواردي تأکيد شده است که بخش عمده اي از مواد غذايي توسط عثماني ها تدارک ديده ميشد، فاصله طولاني خطوط تدارکاتي با مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧ شماره ١ مناطق مورد هجوم عملا دشواري هاي زيادي را براي نظاميان در حمل نيازهاي خود ايجاد ميکرد؛ و به همين جهت ، تقريبا در همه موارد دچار کمبود آذوقه براي خود و چارپايان بودند: «در مرحله سوم که سلطان سليمان عازم تبريز شد شاه لاجرم فراخوان نيرو داد و از نقاط مختلف عازم آذربايجان شدند.
در يکي از تهاجمات سليمان به ايران ، مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧/ شماره ١ تخريب سپاهيان عثماني و سياست معدوم سازي ذخاير غذايي در منطقه ارزنجان و ايروان به گونه اي بود که نظاميان براي تأمين مايحتاج خود در تنگنا قرار گرفتند.