Abstract:
مشروعیت حکومت ها همواره از مسایل مهم سیاسی و اعتقادی جوامع بوده است. این امر در جوامع اسلامی به دلیل نظرات مختلف و گاه متضادی که درزمینه حکومت، در زمان غیبت امام معصوم مطرح شده و همچنین ارتباط نزدیک مساله حکومت با فقه اسلامی و طرح ایده های مختلف در مورد حکومت، دارای اهمیت دوچندان است. پژوهش حاضر، برای واکاوی و شناخت دیدگاه مورخان سده واپسین صفوی در خصوص مبانی مشروعیت حکومت ایشان، این موضوع را با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار داده و نتایج حاکی از آن است که مورخان این دوره سعی داشتند در کنار انعکاس رخدادهای سیاسی و فکری آن دوره و امتناع از ارائه یک نظریه صرفا سیاسی ومنحصر در محدوده ساختار دینی، توجیه گر مشروعیت صفویان بوده و ساختار سیاسی حکومت رابا شرع اسلام منطبق جلوه دهند. تلفیق مضامین مذهبی ونمادهای ملی برای مشروعیت بخشی به سلطنت وتوجه مولفان آثار تاریخی و تاریخنگاری به مضامین اصیل شیعی وارتباط آنها با ساختار سیاسی زمانه در آثار این دوره بسیار متداول و رایج بوده و مقوله مشروعیت بخشی به حکومت و سعی در انطباق آن با اصول شیعی از جمله موضوعاتی بود که تقریبا توجه اکثریت قریب به اتفاق مورخان را به خود جلب کرده بود.
The legitimacy of governments has always been an important political and ideological issue of societies. This is doubly important in Islamic societies due to the different and sometimes contradictory views on government during the absence of the Infallible Imam, as well as the close connection between the issue of government and Islamic jurisprudence and the development of different ideas about government. The present study, in order to analyze and recognize the views of historians of the last Safavid century regarding the principles of legitimacy of their government, has examined this issue with a descriptive-analytical method and the results indicate that historians of this period tried to reflect political and intellectual events. Combining religious themes and national symbols to legitimize the monarchy and the authors of historical and historiographical works to the original Shiite themes and their relationship with the political structure of the time in the works of this period is very common and the category of legitimizing the government and trying to adapt it to Shiite principles It was one of the topics that almost attracted the attention of the vast majority of historians.
Machine summary:
تلفیق مضامین مذهبی و نمادهای ملی برای مشروعیتبخشی به سلطنت و توجه مولفان آثار تاریخی و تاریخنگاری به مضامین اصیل شیعی و ارتباط آنها با ساختار سیاسی زمانه در آثار این دوره بسیار متداول و رایج بوده و مقوله مشروعیتبخشی به حکومت و سعی در انطباق آن با اصول شیعی از جمله موضوعاتی بود که تقریباً توجه اکثریت قریب به اتفاق مورخان را به خود جلب کرده بود.
بیشتر موضوعات این مقالات در مورد بررسی مبانی و مفاهیم و الگوهای مشروعیت (آهنچی روزبهانی، 1391: ص1- 19؛ سرفراز، 1381: ص178-177، احمدوند، 1395: ص109- 148)، بحرانهای موجود (جعفری، 1390: ص1-18)، یا رابطه روحانیت با حکومت (صداقت، 1384: ص81- 91) است، که در نوع خود بسیار ارزشمندند؛ لیکن از آنجایی که در هیچیک از آثار مذکور، توجه مورخان سده واپسین صفوی در آثار تاریخنگاری، مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است، این پژوهش میتواند گامی نخست در این زمینه بوده و در افزایش شناخت ما از دیدگاه سیاسی مورخان و کیفیت اندیشهورزی سیاسی آنان در حوزه دانش سیاسی راهگشا باشد.
علمای شیعی و مشروعیت حکومت در زمان غیبت امام معصوم در دوره صفوی علیرغم دیدگاه طیف قابل توجهی از روحانیت شیعی، در عدم مشروعیت هرگونه سلطه دنیوی در غیاب امام معصوم(ع)، نهاد دینی که در ساختار سیاسی حکومت صفویان از ابتدای پا گرفتن این سلسله شکل گرفته و برای خود تشکیلات و کارکردهای ویژه احراز کرده بود؛ همواره سعی داشت، تا با ایراد دلایلی متقن و مطابق با ساختار مذهبی و فرهنگی جامعه، مشروعیتی بی چون و چرا برای حاکمیت دست و پا کند.