Abstract:
اتخاذ رویکردی چندوجهی در مواجهه با شاهکاری ادبی یا هنری، میتواند زوایای متعدد و گستردهتری از آن را بر ما مکشوف نماید. این چندوجهی بودن که ماهیت خودِ دیسیپلین معماری نیز هست، این امکان را فراهم میآورد تا بتوانیم در فضای مشترک میان معماری و حوزههای مرتبط با آن غور نماییم؛ که البته یکی از مهمترینِ این حوزهها ادبیات است. یک اثر ادبی بدون درکی معمارانه و مکانمند به سختی قابل فهم است و در مقابل، خلق یک اثر معمارانهی ماندگار و برجسته بدون التفات به این پیوند عمیق و درونی با معانی ژرف مندرج در آثار ادبی به سختی قابل تصور است. در این نوشتار قصد داریم تا از رهگذر مطالعهی مفهوم مقولهی مکان از منظری معمارانه، تضمنات آن را در رمان در جستجوی زمان از دست رفته، یافته و نحوهی برخورد مارسل پروست با آن را به بحث بگذاریم. این تأمل در کنار بحث از حافظه و خاطره میتواند راهگشای معماران در جهت خلق مکانی اصیلتر و حاوی معانی ژرفتر باشد.
A multidimensional approach in encountering with Literary and artistic chef-d’oeuvre reveals us several and more extensive aspects of this chef-d’oeuvre. The discipline of Architecture, itself has a multidimensional nature that provides the possibility of reflecting on common space between Architecture and other disciplines related with it. One of the most important of these disciplines is Literature. A literary work is hardly intelligible without an architectural and place-based perception, and mutually creating a long lasting and outstanding architectural work, without attention to this profound and intrinsic relation with recondite meanings contained in literary works is hard to imagine. Our purpose in this article is to discuss about Proust’s encounter with the concept of place in A la Recherche du Temps Perdu, through studying the concept of place from an architectural point of view and finding its implications in his novel. This contemplation along with discussion about remembrance and memory can pave the way for architects to create an original place containing deeper meaning.
Machine summary:
پروسـت در برخـي مکاتبات اش اشاراتي به عناويني دارد که از اجزاي سازنده ي يـک کليسـاي جـامع گرفتـه شـده است ، اما اغلب اين عناوين در دست نوشته هاي در جستجوي زمان از دست رفتـه توسـط خـود پروست حذف گرديده و صورتي پنهان پيدا کرده و جاي خود را به عناوين ديگري داده اند کـه حاوي اشاراتي ديگرگونه به مکان است ؛ تا خواننده ، خود، ردپاي حضـور راسـکين را در رمـان کشف کند.
٣. در جستجوي «مکان » از دست رفته : «مکان بازيافته » __________________________________________________________________________ 1 where-ness 2 place retrouvée پيش از آن که به مقوله ي مکان در رمان پروست از بعد ديگري نيز بنگـريم ، شايسـته اسـت کـه دوباره به نوعي ديگر به بحث از حافظه و خاطره بازگرديم .
از زاويه اي ديگر، همان گونه که گفته شد، در رمان پروست مکان هايي وجود دارند کـه تصـاوير افراد را مشخص ميکنند و به ما پشتوانه ي ذهني لازم را ميبخشـند و بـه کمـک ايـن پشـتوانه ميتوانيم در فضاي ذهنيمان جايگاهي به اين افراد ببخشيم ، آن ها را وارد خيال پردازيهـايمـان کنيم و به خاطر آوريم (پوله ٣٤) که عکس آن نيز صادق است ، يعني يک شخصيت يـا رويـداد خاص باعث ميشود که حس مکان براي ما متفاوت باشد و مکان به گونه اي ديگر بر ما پديدار شود: “Il suffisait que Mme Swann n’arrivât pas toute pareille au même moment, pour que l’Avenue fût autre.
Architecture – An Art for All Men. New York: Columbia University Press, 1947.