Abstract:
مبانی هستیشناختی تاثیری مستقیم بر نگرش ما به پدیدههای انسانی و تبیین و تحلیل کنشهای انسانی دارد. هر کس مجموعه هستی را بهگونهای میبیند و بر اساس آن اهداف و مسیرهای زندگی خود را ترسیم میکند. هدف اصلی این مقاله شناسایی مبانی هستیشناختی روانشناسی اسلامی و مقایسه آن با مبانی هستیشناختی روانشناسی معاصر است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است. نتایج نشان میدهد که مبانی هستیشناختی روانشناسی اسلامی دارای چهار مبنای کلی است که در مقایسه با روانشناسی معاصر، از اتقان، استحکام و منطق محکمتری برخوردار است. این چهار مبنا عبارتند از: همسانی هستی با واقعیت، تکثر و تنوع سطوح هستی، هدفمندی جهان هستی، و قانونمندی جهان هستی.
Ontological foundations have a direct effect on our attitude to human phenomena and the explanation and analysis of human actions. Everyone has a different attitude towards existence and chooses his goals and life paths based on his or her specific attitude. The main purpose of this paper is to identify the ontological foundations of Islamic psychology and compare it with the ontological foundations of contemporary psychology. The results of this descriptive-analytical research show that Islamic psychology has four general ontological foundations, which are stronger and more logical compared to contemporary psychology. These four foundations are similarity of existence to reality, plurality and variety of levels of existence, purposefulness of the world of existence, and lawfulness of the world of existence.
Machine summary:
دسته دوم آياتي هستند که دلالت ميکنند بر اینکه خداوند آسمانها و زمين را قبل از حضور انسان بر روي کره زمين خلق کرده و انسان را براي هدفي ويژه روي زمين قرار داده است؛ از جمله آيه «خلافت» (بقره: 30) که ميفرمايد: «(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمين، جانشينى قرار خواهم داد.
در ميان روانشناسان فرد شناختهشدهاي نيست که بتوان او را به معنايي که کشيش و فيلسوف ايرلندي جرج بارکلي (George Barkely) ميگفت، منکر جهان فيزيکي دانست؛ زيرا مطلب اصلي فلسفه بارکلي اين است که وجود اشيا همان مدرک شدن آنها در ذهن انسان است و با انفکاک و استقلال از ادراک بشري وجود مطلقي ندارند (بزرگمهر، 1357، ج 1، ص 119).
اين آيه و مثل آن سخن از عالمي ميگويند که از آسمانها، زمين و موجودات قابل مشاهده در روي آنها ـ از جمله ـ انسان ميگويد و نشان ميدهد که عالم طبيعت براساس منابع اسلامي امري پذيرفته شده و بدون ترديد است.
اما واى بر شما از توصيفى كه (درباره خدا و هدف آفرينش) مىكنيد!» از اين آيات قرآن و ديگر منابع اسلامي(مجلسي، 1403ق، ج 32، ص 359) به دست ميآيد که خداوند عالم هستي را بيهوده و براي سرگرمي به وجود نياورده، بلکه هدفي ويژه در خلقت همه موجودات لحاظ شده است که همه آنها در راستاي آن حرکت ميکنند.
هدف فعل اختياري در ارتباط با فاعل مختار فاعلهاي مختار نسبت به فعلي که از آنها صادر ميشود بر دو قسم هستند: الف) فاعل مختار محدود و داراي قوه و استعداد؛ اين فاعلي است که در ذات خود ناقص است و هر فعلي را به انجام ميرساند، بهگونهایکه او را به سمت شکوفا شدن سير ميدهد.