Abstract:
نویسندگان محترم در این مقاله رابطه بین زمینه های اقتصادی - اجتماعی دانش آ»وزان و گرایش آنها به انتخاب مشاغل دولتی، فرهنگی و اجتماعی را در میان تعدادی از دانش آموزان سوم متوسطه دبیرستانهای شیراز مورد بررسی قرار داده و دریافته اند که باتوجه به زمینه های اقتصادی - اجتماعی و علاقه فردی، در گرایشهای شغلی دانش آموزان تفاوتهای زیادی وجود دارد.
مساله اساسی تحقیق حاضر این بود که مشخص شود آیا پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده دانش آموزان با تمایلات شغلی آنها ارتباطی دارد یا خیر. به این منظور تعداد 534 نفر از دانش آموزان دختر و پسر سوم دبیرستان، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند؛ سپس با استفاده از پرسشنامه در قالب روش پیمایشی، اطلاعات مورد نظر از آنها جمع آوری گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که متغیرهای اقتصادی - اجتماعی خانواده دانش آموزان بر گرایشهای شغلی آنها تاثیر دارد. با افزایش محرومیت دانش آموزان و پایین آمدن پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده آنها، گرایش به انتخاب مشاغل دولتی و فرهنگی افزایش می یابد. از طرف دیگر، رشته تحصیلی و جنسیت دانش آموزان نیز با گرایش آنها به سوی انتخاب مشاغل فوق ارتباط دارد؛ به طوری که دانش آموزان رشته های علوم انسانی و دختران، بیش از دانش آموزان سایر رشته ها و پسران، مشاغلدولتی و فرهنگی را برای انتخاب در آینده ترجیح می دهند. همچنین نتایج نشان می دهد که با افزایش صمیمیت و محبت در درون خانواده دانش آموزان، گرایش آنها به انتخاب مشاغل اجتماعی (جمعی) افزایش می یابد. نویسندگان مقاله با توجه به نتایج حاصل از تحقیق، در پایان مقاله پیشنهادهایی ارائه کرده اند که امید است مورد استفاده خوانندگان قرار گیرد.این مقاله را آقایان دکتر عبدالعلی لهسایی زاده دانشایر بخش جامعه شناسی دانشگاه شیراز و علی عزیزی عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور سفز، تهیه و درا ختیار فصلنامه قرار داده اند که بدین وسیله از آنها قدردانی می شود.
Machine summary:
رابطهء بین شرایط اقتصادی-اجتماعی خانواده و گرایشهای شغلی دانشآموزان دبیرستانهای شیراز معرفی مقاله نویسندگان:دکتر عبد العلی لهساییزاده علی عزیزی نویسندگان محترم در این مقاله رابطهء بین زمینههای اقتصادی- اجتماعی دانشآموزان و گرایش آنها به انتخاب مشاغل دولتی، فرهنگی و اجتماعی را در میان تعدادی از دانشآموزان سوم متوسطهء دبیرستانهای شیراز مورد بررسی قرار داده و دریافتهاند که باتوجه به زمینههای اقتصادی-اجتماعی و علاقهء فردی،در گرایشهای شغلی دانشآموزان تفاوتهای زیادی وجود دارد.
جدول شمارهء(3):رابطهء گرایش دانشآموزان به انتخاب شغل دولتی با طبقهء شغلی پدر (به تصویر صفحه مراجعه شود) این ارتباط نیز از نظر آماری در سطح بیش از 99 درصد معنیدار بود.
بین گرایش به انتخاب شغل دولتی و شغل مادر دانشآموزان نیز ارتباط بالایی وجود داشت؛بهطوری که موافقان انتخاب مشاغل دولتی بیشتر از میان فرزندان مادران خانهدار بودند که 6/62 درصد از آنها موافق انتخاب مشاغل مذکور در آینده بودند،اما این میزان برای فرزندان مادران کارمند و معلم و پرستار 7/48 درصد بود.
جدول شمارهء 10:رابطهء گرایش دانشآموزان به انتخاب مشاغل فرهنگی با جنسیت آنها (به تصویر صفحه مراجعه شود) به نظر میرسد علت تمایل بیشتر دختران به انتخاب مشاغل فرهنگی،ناشی از این عوامل باشد:مرسوم و معمول بودن شغل معلمی برای زنان در جامعه و نگرش عمومی مردم در این رابطه،خویشتن پنداری دختران در رابطه با سازگاری شغل فرهنگی با روحیات آنها، وجود فرصتهای شغلی معین برای زنان و تراکم بیشتر دختران در رشتهء علوم انسانی که در نهایت به مشاغل دولتی و فرهنگی ختم میشود.