مکتب های ادبی (2): رومانتیسم Journal Article

"مکتبهای ادبی‌ 2 رومانتیسم رضا-سید حسینی از کلاسیسیسم تا رومانتیسم‌ (عصر فلسفی) برای اینکه علل پیدایش مکتب رومانتیک را بدانیم بهتر است‌ اول ببینیم چه عواملی مایه ضعف و بالاخره شکست مکتب کلاسیک‌ شده و همچنین در فاصلهء بین این دو مکتب،وضع ادبی اروپا، بخصوص فرانسه،چگونه بوده است؟برای این منظور همانطور که در مقاله بیش عمل کردیم؛پیش از هرچیزی وضع اجتماعی نیمه‌ اول و نیمهء دوم قرن هیجدهم و بالاخره اوائل قرن نوزدهم را تشریح می‌کنیم تا درک اینکه‌ رومانتیسم زائیدهء چه عصر و چه محیطی بوده است،برای خواننده آسان باشد. در این دوره مردم احساس کردند که باید در مورد مسائل مختلف زندگی‌ بحث و مجادله کنند برای بهتر ساختن وضع زندگی خود احتیاج به اطلاعات عمومی‌ پیدا کردند. رومانتیسم که اول در انگلستان بوجود آمد،بعد بآلمان رفت و مقارن سال 0381 وارد فرانسه شد،در عین حال که انقلابی هنری است،تحولی اجتماعی،سیاسی و روحی نیز شمرده می‌شود و تأثیر آن بقدری قوی بود که هنرمندانی از قبیل«لامارتین»،«آلفرد دوینیی» «آلکساندر دوما پدر»،«ویگتور هوگو»،«آلفرد دموسه»،«سنت‌بوو»و«ژرژ ساند» را که اغلب‌شان از لحاظ روحیه و طرز تفکر خیلی با همدیگر فرق داشتند،در میان طوفانی‌ از هیجان،بدنبال خود کشید. 3 نمونه‌ای از«بیماری قرن رومانتیسم» اوبرمان‌ (Obermann) (4081) اثر«اتین دو سنانکور» Etienne de Senancour (0771-6481) («اوبرمان»که از زندگی فرار کرده،بگوشهء عزلتی در نقاط کوهستانی پناه‌ برده است و میخواهد چاره‌ای برای ارادهء بیمار خود پیدا کند،شخصیت خود«سنانکور» میباشد که در صفحات این کتاب منعکس شده است."