Machine summary:
"متشرعین شیعه همین اصول را برای اثبات حقانیت دین شیعه بکار برده و رسالتی بزبان تازی نوشتهاند که در احوال کنیزی بنام حسنیه است و بهمین جهت برسالهء حسنیه معروفست این واقعه را بزمان هارون الرشید خلیفهء معروف عباسی(071-391)نسبت میدهند و اصل داستان را از جمال الدین ابو الفتوح حسین بن احمد خزاعی رازی مفسر معروف قرن ششم میدانند و دو ترجمهء فارسی از آن بدستست که یکی را ابراهیم بن ولی الله استرابادی از مولفان قرن دهم تهیه کرده خود میگوید در سال 859 که بحج رفته نسخه تازی این کتاب را در دمشق یافته و آنرا بنام شاه طهماسب صفوی(039-489)ترجمه کرده است ترجمهء دیگری هم از ملا محمد باقر مجلسی سابق الذکر در دستست که کرارا در طهران و شهرهای دیگر چاپ کردهاند.
از اینجا پیداست که ایرانیان لااقل در دورهء سامانی و در آغاز دورهء اسلامی از بودا و بودایی کاملا آگاه بودهاند و این نیز بسیار طبیعیست زیرا که ایران و هندوستان از روزی که دو شعبه نژاد آریایی با هم از دامنههای تیانشان یا دامنههای هندوکش بسوی کشورهایی که امروز در آن هستند فرود آمدهاند همواره همسایهء دیوار بدیوار یکدیگر بودهاند و هرگز رابطهء آنها بریده نشده است و همین سبب شده است که اندیشهء آریاییان هندی و آریاییان ایرانی در سراسر این دوره با یکدیگر پیوستگی و نزدیکی کامل داشته است و سپس رواج این افکار در تصوف یعنی فلسفهء مخصوص بآریاییان آسیاییست پیش ازین گفتم که دو آیین بود او زردشت چندان از یکدیگر فاصلهء زمانی نداشتهاند.
اسنادی هست که میرساند در آغاز دورهء اسلامی هم بوداییان در ماوراء النهر و مخصوصا در سمرقند و بخارا نیز بودهاند و این هم شگفت نیست زیرا که آیین بودا بچین هم رفته بود و یکی از داههای طبیعی در میان هند و چین همین نواحی آسیای مرکزی یعنی افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان و سپس سینکیانگ(ترکستان)امروز بوده است."