بحث درباره چگونگی مکتب فلسفی پوزیتیویسم منطقی (2) Journal Article

"و همانطور که متذکر شدیم از موقع پیدایش مکتب ماتریالیسم- دیالکتیک مکاتب مختلفه‌ای باسامی گوناگون و با تغییر و تعویض نام در هرزمانی برای‌ تقویت اساس رژیم و اقتصاد سرمایه‌داری و تحکیم بنیان آن ظاهر گردیده و ضعف بارز و مشخص و نقطه اتحاد و اتفاق آنها همانا تخطئه و رد نظریات ماتریالیسم بوده است تا باین وسیله استثمار و حاکمیت طبقه حاکمه را حفظ نمایند و توده‌های زحمتکش را از وصول‌ بهدف خویش بازداشته و سلاح قاطع علمی و ایدئولوژیکی ایشان را کند کرده و از کار بیندازند ولی از آنجائیکه جبر تاریخ بر زوال حکومت طبقه مزبوره و بمرگ محتوم او حکم نموده تشبث باینگونه گفتگوهای عبث و بی‌ثمر در تحت عناوین مختلفه و از آنجمله‌ عنوان پوزیتیویسم منطقی کاری بیهوده می‌باشد و اگر اثر داشته باشد همانا تأثیری ایذائی‌ و تاخیری خواهد بود که آنهم با بیداری و هوشیاری پیش آهنگ بیدار دل و مساعی او بسرعت‌ براه زوال و نیستی میرود و کاروان بشریت مترقی موانع را یکی پس از دیگری از میان‌ برداشته و براه خویش ادامه می‌دهد تا شاهد مقصود را در آغوش گیرد. از آنچه که گذشت نحوه و شکل استنباط پوزیتیویسم منطقی و آراء آنان درباره‌ اصل«دلالت»و تحلیل منطقی زبان تا اندازه‌ای که در این مجال تنگ امکان توضیح داشت‌ بیان شد و بالمآل معلوم گردید هرگونه انحراف و اخذ جهة مخالف از ماتریالیسیم‌ دیالکتیک بناچار و بالضروره مدعیان را بوادی مخوف ایدآلیسم رها مینماید و ایشانرا بحیرت و سرگردانی دچار میکند و نیز کوشش بیفایده در قلب حقایق و واقعیات خواهد بود بنابراین مطالعه اجمالی در آراء پوزیتیویسیم منطقی در قسمت فلسفی آن روشن می‌ نماید که منشاء نقص و نارسائی نظریه مزبور در مفهوم حدود ثلاثه و زمینه‌های تحقیقی‌ ایشان در سه مرتبه«مستعمل» Pragmatic «نحو» Syntax و«دلالت» Semantic است."