Abstract:
نوشتار حاضر با گذری بر تاریخچه ورود سکولاریسم به جهان اسلام و بررسی تلاش برخی از
اندیشمندان معاصر اسلامی برای سازگار ساختن آن با اسلام، به توضیح چگونگی شکلگیری
نظریه سکولاریسم اسلامی میپردازد.
به گمان نگارنده، چرخش معرفتشناختی در نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر، آموزههای
موردنیاز برای تمهید مبانی معرفتشناختی جدید برای عبور از مبانی معرفتشناختی
پیشین سنت فکری اسلامی را فراهم ساخته است. برخی از اندیشمندان معاصر اسلامی با
استخدام این آموزهها مبانی معرفتشناختی مورد نیاز را تدارک دیدهاند. نظریه
سکولاریسم اسلامی بر این مبانی استوار بوده، به همین دلیل پیآمدهای معرفتشناختی
خاصی به دنبال داشته که در مقاله به آنها اشاره شده است.
Machine summary:
"از دیدگاه حاکم بر مقاله حاضر، چرخشی معرفتشناختی که در هرمنوتیک فلسفی گادامر رخ داده است، مؤلفهها و پیآمدهای تئوریک مناسبی را در اختیار قرار داده که بر اساس آنها برخی از اندیشمندان و نظریهپردازان معاصر مسلمان با استخدام آنها، تلاش کردهاند به اثبات سازگاری اسلام و سکولاریسم بپردازند که حاصل آن، شکلگیری نظریه سکولاریسم اسلامی است.
از مجموع تلاشهای فکری اندیشمندان مذکور میتوان در قالب سه گزاره نظریه سکولاریسم اسلامی را صورتبندی نمود: الف) پذیرش مرجعیت دین در فهم ارزشهای دینی ناظر به زندگی سیاسی در حالی که در مکتب لیبرالیسم، فرض بر این است که برای تأیید اصول اخلاقی دلایل غیر دینی به اندازه کافی وجود دارد و برای تبیین آنها نیازی به مراجعه به متون دینی نیست و عقل غیر دینی میتواند آنها را کشف نماید و بر اساس آنها زندگی بشر را تنظیم کند، سکولاریسم اسلامی بر این باور است که اسلام حاوی ارزشهایی است که علاوه بر زندگی فردی، زندگی سیاسی اجتماعی انسان را نیز دربر میگیرد و از دینداران اعتقاد به این ارزشها و رفتار بر اساس آنها را میخواهد.
از مجموع ملاحظات پیشین میتوان به این نتیجهگیری مختصر اشاره کرد که اگر چه تلاشهای فکری طرفداران سکولاریسم اسلامی در دوران معاصر به تدارک مبانی معرفتشناختی لازم برای سازگاری اسلام و سکولاریسم انجامیده است، اما به نظر میرسد این مبانی خود مشکلات و تنگناهای نظری خاصی بر نظریه سکولاریسم اسلامی تحمیل نموده است."