Abstract:
به قول عالمان فلسفه و منطق برای ایجاد یک پدیده باید مقتضی موجود و مانع مفقود باشد.
بحث عمده این مقاله بر برخی از موانعی متمرکز انست که از منظر نهج البلاغه به عنوان آفات و
آسیبها از تداوم حرکت بالنده جامعه و حکومت اسلامی جلوگیری میکنند. چه بسا اتقلابها و
نظامهایی که مقتضیات مناسب و کافی داشته و بخشی از راه را خوب و سریع و با موفقیت طی
کردهاند. اما بیتوجهی به این آسیبها و موانع موجب زمینگیّر شدن و محو آنها گریده است.
علی (ع) یکی از این آسیبها را تفرقه و گسستگی اجتماعی معرفی میکند که به بنیانهای ثبات
یک سیستم لطمه وارد میسازد و استمرار آن را دچار مشکل میکند. هر چه یک جامعه از اتحاد و
همبستگی فاصله بگیرد و در تفرقه و گسستگی مستغرق شود. تداوم آن بیشتر مورد تهدید قرار
می گیرد. تجملگرایی» تملق و چاپلوسی آسیبها و آفتهای دیگری هستند که با ایجاد شکاف و فاصله
میان رهبران و مردم و فریب و غفلت دستاندرکاران از واقعیتهای موجود» به تدریج پایگاه اجتماعی
نظام را تضعیف و مشروعیت آن را کمرنگ میسازد. فداکردن حق (دین) به پای مصلحت و دین را
قریانی حکومت کردن نیز آسیب خطرناک دیگری است که ثبات حکومت اسلامی را خدشهدار میکند.
فقر و محرومیت اجتماعی آخرین مورد از آسیبهایی است که در این نوشتار از سخنان امام غلی(ع)
مستفاد گردیده است. محصول این آسیب نیز شرایط نامساعد اجتماعی و اقتصادی است که زمینه
تغییر سریع در وفاداری مردم نسبت به حکومت را به وجود میآورد و سیستم سیاسی را از پشتوانه
مردمی - که راز بقای آن است - رفته رفته بیبهره میسازد.
Machine summary:
محصول این آسیب نیز شرایط نامساعد اجتماعی و اقتصادی است که زمینه تغییر سریع در وفاداری مردم نسبت به حکومت را به وجود میآورد و سیستم سیاسی را از پشتوانه مردمی-که راز بقای آن است-رفتهرفته بیبهره میسازد.
حضرت در جای دیگر این خطبه،خطر این آسیب را بهعنوان یک اصل عمومی و قانون کلی با تأکید بیشتر مورد توجه قرار میدهد و همگان را به اجتناب از آن فرا میخواند و میفرماید:آنچه ستون فقرات یک ملت و یک جامعه را خرد میکند و قدرت و توانش را از بین میبرد،تفرقه،پشت کردن به یکدیگر و یاری نرساندن به همدیگر است(و اجتنبوا کل امر کسر فقرتهم و اوهن منهم من تضاغن القلوب و تشاحن الصدور و تدابر النفوس و تخاذل الابدی).
اگر حتی اجرای هیچ سیاستی برای بهبود وضع اقتصادی مردم میسور نباشد،صرف همانند بودن زندگی نخبگان با مردم ضعیف،تحمل فقر و مشکلات را برای مردم آسان میسازد و از آثار منفی روانی و فرهنگی جلوگیری و مشروعیت سیستم را حفظ میکند(علیخانی،1377:41)؛اما درصورتیکه این شکاف و فاصله زیاد شود،پایگاه اجتماعی نظام تضعیف میگردد،مشروعیت آن خدشهدار میشود و موجودیت آن مورد تهدید قرار میگیرد.
فقر و محرومیت نیز از آسیبهایی است که به فرموده علی (ع)اگر نسبت به آن چارهجویی نشود،بنیانهای جامعه را سست میکند،مشروعیت و پایگاه اجتماعی نظام حکومتی را متزلزل میسازد و رفتهرفته زمینه فروپاشی آن را فراهم میآورد.