Abstract:
عرفان اسلامی در یک تقسیمبندی به دو بخش عرفاننظری و عرفانعملی تقسیم میشود. در
این نوشتار، با فرق نهادن میان تجربه سالکانه و تجربه عارفانه به تبیین عناصر علم
عرفانعملی پرداختهایم. عناصر عرفانعملی عبارتنداز: عنصرمحتوا، که مشتمل بر چهار
امر است: 1. اعمال و احوال قلبی و باطنی 2. مقامات و منازل سلوکی
3. طی مقامات و منازل برای وصول به کمال نهایی4. هدف و غایت که عبارت از کمال توحید
است؛ نیز عنصر روش ، شامل تجربه سالکانه و شهود وجدانی و عنصر ترجمه و تعبیر. پس
از آن، مقایسهای میان علم عرفانعملی و علم اخلاق صورت گرفته است و در پایان،
رابطه عرفانعملی و عرفاننظری بررسی شده است.
Machine summary:
"بنابراین، با توجه به مباحث قبلی میتوان گفت علم عرفانعملی در غایت (کمال نهایی و توحید عرفانی) و در موضوع (اعمال و احوال قلبی و باطنی من حیث الایصال الی الکمال الحقیقی) و در ساختار (منازل و مقامات طولی) و نیز در نوع تحلیل و تبیین، از علم اخلاق فاصله دارد.
ابتدا تأثیر عرفانعملی را بر عرفاننظری مورد بررسی قرار میدهیم: تأثیر عرفانعملی بر عرفاننظری عرفانعملی، طریق به عرفاننظری است و به عبارت دیگر، عرفاننظری نتیجه و محصول عرفانعملی و سیر و سلوک میباشد؛ به این بیان که عشق جبلی در تمامی موجودات وجود دارد و اگر به وسیله ریاضت و مجاهده تعلقات و موانع از سر راه آن برداشته شود، آن عشق جبلی جلوه میکند و سالک را تا مقام فنا و بقا بعد از فنا میرساند و در این مقام سالک عارف حقایقی را شهود میکند، و علم عرفاننظری تعبیر و ترجمه همان شهودات و حقایق میباشد.
3. تأثیر دیگر علم عرفاننظری بر حقیقت عرفانعملی در این است که دانستن عرفاننظری از همان ابتدای سیر و سلوک مفید و کارساز است زیرا تأثیر اذکار و دستورالعملهای سیر و سلوک در صورت دانستن حقایق و معارف به مراتب بیشتر است و سریعتر سالک را به مقصد میرساند؛ چنانکه عارفان بالله قائلاند که معرفت در سیر و سلوک تأثیر زیادی دارد و قبل از اقدام به سیر و سلوک باید حقایق را خواند و با بصیرت و آگاهی حرکت کرد."